انجیل به قلم لوقا فصل 5: تفاوت میان نسخهها
خط ۸: | خط ۸: | ||
|- | |- | ||
| '''ترجمه قدیم :'''<br /> | | '''ترجمه قدیم :'''<br /> | ||
و هنگامـی کـه گروهـی بــر وی ازدحـام مینمودند تا کلام خدا را بشنوند، او به کنار دریاچه [[جنیسارت]] ایستاده بود. | و هنگامـی کـه گروهـی بــر وی ازدحـام مینمودند تا کلام [[خداوند|خدا]] را بشنوند، او به کنار دریاچه [[جنیسارت]] ایستاده بود. | ||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه هزاره نو :'''<br /> | '''ترجمه هزاره نو :'''<br /> | ||
یک روز که عیسی در کنار دریاچۀ جِنیسارِت ایستاده بود و جمعیت از هر سو بر او ازدحام میکردند تا کلام خدا را بشنوند، | یک روز که [[عیسی]] در کنار دریاچۀ [[جنیسارت|جِنیسارِت]] ایستاده بود و جمعیت از هر سو بر او ازدحام میکردند تا کلام [[خداوند|خدا]] را بشنوند، | ||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه مژده :'''<br /> | '''ترجمه مژده :'''<br /> | ||
یک روز عیسی در كنار دریاچهٔ جنیسارت ایستاده بود و مردم به طرف او هجوم آورده بودند تا كلام خدا را از زبان او بشنوند. | یک روز [[عیسی]] در كنار دریاچهٔ [[جنیسارت]] ایستاده بود و مردم به طرف او هجوم آورده بودند تا كلام [[خداوند|خدا]] را از زبان او بشنوند. | ||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | '''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه مژده :'''<br /> | '''ترجمه مژده :'''<br /> | ||
عیسی ملاحظه كرد كه دو قایق در آنجا لنگر انداختهاند و ماهیگیران پیاده شده بودند تا تورهای خود را بشویند. | [[عیسی]] ملاحظه كرد كه دو قایق در آنجا لنگر انداختهاند و ماهیگیران پیاده شده بودند تا تورهای خود را بشویند. | ||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | '''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه هزاره نو :'''<br /> | '''ترجمه هزاره نو :'''<br /> | ||
پس بر یکی از آنها که متعلق به شَمعون بود سوار شد و از او خواست قایق را اندکی از ساحل دور کند. سپس خود بر قایق نشست و به تعلیم مردم پرداخت. | پس بر یکی از آنها که متعلق به [[پطرس|شَمعون]] بود سوار شد و از او خواست قایق را اندکی از ساحل دور کند. سپس خود بر قایق نشست و به تعلیم مردم پرداخت. | ||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه مژده :'''<br /> | '''ترجمه مژده :'''<br /> | ||
عیسی به یكی از قایقها كه متعلّق به شمعون بود سوار شد و از او تقاضا كرد كه كمی از ساحل دور شود و درحالیکه در قایق نشسته بود، به تعلیم مردم پرداخت. | [[عیسی]] به یكی از قایقها كه متعلّق به [[پطرس|شمعون]] بود سوار شد و از او تقاضا كرد كه كمی از ساحل دور شود و درحالیکه در قایق نشسته بود، به تعلیم مردم پرداخت. | ||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | '''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه هزاره نو :'''<br /> | '''ترجمه هزاره نو :'''<br /> | ||
چون سخنانش به پایان رسید، به شَمعون گفت: «قایق را به جایی عمیق ببر، و تورها را برای صید ماهی در آب افکنید.» | چون سخنانش به پایان رسید، به [[پطرس|شَمعون]] گفت: «قایق را به جایی عمیق ببر، و تورها را برای صید ماهی در آب افکنید.» | ||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه مژده :'''<br /> | '''ترجمه مژده :'''<br /> | ||
در پایان صحبت به شمعون گفت: «به قسمتهای عمیق آب بران و تورهایتان را برای صید به آب بیندازید.» | در پایان صحبت به [[پطرس|شمعون]] گفت: «به قسمتهای عمیق آب بران و تورهایتان را برای صید به آب بیندازید.» | ||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | '''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه هزاره نو :'''<br /> | '''ترجمه هزاره نو :'''<br /> | ||
شَمعون پاسخ داد: «استاد، همۀ شب را سخت تلاش کردیم و چیزی نگرفتیم. امّا چون تو میگویی، تورها را در آب خواهیم افکند.» | [[پطرس|شَمعون]] پاسخ داد: «استاد، همۀ شب را سخت تلاش کردیم و چیزی نگرفتیم. امّا چون تو میگویی، تورها را در آب خواهیم افکند.» | ||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه مژده :'''<br /> | '''ترجمه مژده :'''<br /> | ||
شمعون جواب داد: «ای استاد، ما تمام شب زحمت كشیدیم و اصلاً چیزی نگرفتیم، امّا حالا كه تو میفرمایی، من تورها را میاندازم.» | [[پطرس|شمعون]] جواب داد: «ای استاد، ما تمام شب زحمت كشیدیم و اصلاً چیزی نگرفتیم، امّا حالا كه تو میفرمایی، من تورها را میاندازم.» | ||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | '''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> |
نسخهٔ ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۳:۳۵
انجیل به قلم لوقا فصل ۵
آیه ۱ |
---|
ترجمه قدیم : و هنگامـی کـه گروهـی بــر وی ازدحـام مینمودند تا کلام خدا را بشنوند، او به کنار دریاچه جنیسارت ایستاده بود.
|
آیه ۲ |
ترجمه قدیم : و دو زورق را در کنار دریاچه ایستاده دید که صیادان از آنها بیرون آمده، دامهای خود را شست و شو مینمودند.
|
آیه ۳ |
ترجمه قدیم : پس به یکی از آن دو زورق که مال شمعون بود سوار شده، از او درخواست نمود که از خشکی اندکی دور ببرد. پس در زورق نشسته، مردم را تعلیم میداد.
|
آیه ۴ |
ترجمه قدیم : و چون از سخن گفتن فارغ شد، به شمعون گفت: «به میانه دریاچه بران و دامهای خود را برای شکار بیندازید.»
|
آیه ۵ |
ترجمه قدیم : شمعون در جواب وی گفت: «ای استاد، تمام شب را رنج برده چیزی نگرفتیم، لیکن به حکم تو، دام را خواهیم انداخت.»
|
آیه ۶ |
ترجمه قدیم : و چون چنین کردند، مقداری کثیر از ماهی صید کردند، چنانکه نزدیک بود دام ایشان گسسته شود.
|
آیه ۷ |
ترجمه قدیم : و به رفقای خود که در زورق دیگر بودند اشاره کردند که آمده ایشان را امداد کنند. پس آمده هر دو زورق را پر کردند بقسمی که نزدیک بود غرق شوند.
|
آیه ۸ |
ترجمه قدیم : شمعون پطرس چون این را بدید، بر پایهای عیسی افتاده، گفت: «ای خداوند از من دور شوزیرا مردی گناهکارم.»
|
آیه ۹ |
ترجمه قدیم : چونکه به سبب صید ماهی که کرده بودند، دهشت بر او و همه رفقای وی مستولی شده بود.
|
آیه ۱۰ |
ترجمه قدیم : و هم چنین نیز بر یعقوب و یوحنا پسران زبدی که شریک شمعون بودند. عیسی به شمعون گفت: «مترس. پس از این مردم را صید خواهی کرد.»
|
آیه ۱۱ |
ترجمه قدیم : پس چون زورقها را به کنار آوردند، همه را ترک کرده، از عقب او روانه شدند.
|
آیه ۱۲ |
ترجمه قدیم : و چون او در شهری از شهرها بود، ناگاه مردی پر از برص آمده، چون عیسی را بدید، به روی در افتاد و از او درخواست کرده، گفت: «خداوندا، اگر خواهی میتوانی مرا طاهر سازی.»
|
آیه ۱۳ |
ترجمه قدیم : پس او دست آورده، وی را لمس نمود و گفت: «میخواهم. طاهر شو.» که فوراً برص از او زایل شد.
|
آیه ۱۴ |
ترجمه قدیم : و او را قدغن کرد که «هیچ کس را خبر مده، بلکه رفته خود را به کاهن بنما و هدیهای بجهت طهارت خود، بطوری که موسی فرموده است، بگذران تا بجهت ایشان شهادتی شود.»
|
آیه ۱۵ |
ترجمه قدیم : لیکن خبر او بیشتر شهرت یافت و گروهی بسیار جمع شدند تا کلام او را بشنوند و از مرضهای خود شفا یابند،
|
آیه ۱۶ |
ترجمه قدیم : و او به ویرانهها عزلت جسته، به عبادت مشغول شد.
|
آیه ۱۷ |
ترجمه قدیم : روزی از روزها واقع شد که او تعلیم میداد و فریسیان و فقها که از همه بُلْدان جلیل و یهودیه و اورشلیم آمده، نشسته بودند و قوت خداوند برای شفای ایشان صادر میشد،
|
آیه ۱۸ |
ترجمه قدیم : که ناگاه چند نفر شخصی مفلوج را بر بستری آوردند و میخواستند او را داخل کنند تا پیش روی وی بگذارند.
|
آیه ۱۹ |
ترجمه قدیم : و چون به سبب انبوهی مردم راهی نیافتند که او را به خانه درآورند، بر پشت بام رفته، او را با تختش از میان سفالها در وسط پیش عیسی گذاردند.
|
آیه ۲۰ |
ترجمه قدیم : چون او ایمان ایشان را دید، به وی گفت: «ای مرد، گناهان تو آمرزیده شد.»
|
آیه ۲۱ |
ترجمه قدیم : آنگاه کاتبان و فریسیان در خاطر خود تفکر نموده، گفتن گرفتند: «این کیست که کفر میگوید؟ جز خدا و بس کیست که بتواند گناهان را بیامرزد؟»
|
آیه ۲۲ |
ترجمه قدیم : عیسی افکار ایشان را درک نموده، در جواب ایشان گفت: «چرا در خاطر خود تفکر میکنید؟
|
آیه ۲۳ |
ترجمه قدیم : کدام سهلتر است، گفتن اینکه گناهان تو آمرزیده شد، یا گفتن اینکه برخیز و بخرام؟
|
آیه ۲۴ |
ترجمه قدیم : لیکن تا بدانید که پسر انسان را استطاعت آمرزیدن گناهان بر روی زمین هست»، مفلوج را گفت: «تو را میگویم برخیز و بستر خود را برداشته، به خانه خود برو.»
|
آیه ۲۵ |
ترجمه قدیم : در ساعت برخاسته، پیش ایشان آنچه بر آن خوابیده بود برداشت و به خانه خود خدا را حمد کنان روانه شد.
|
آیه ۲۶ |
ترجمه قدیم : و حیرت همه را فرو گرفت و خدا را تمجید مینمودند و خوف بر ایشان مستولی شده، گفتند: «امروز چیزهای عجیب دیدیم.»
|
آیه ۲۷ |
ترجمه قدیم : از آن پس بیرون رفته، باجگیری را که لاوی نام داشت، بر باجگاه نشسته دید. او را گفت: «از عقب من بیا.»
|
آیه ۲۸ |
ترجمه قدیم : در حال همه چیز را ترک کرده، برخاست و در عقب وی روانه شد.
|
آیه ۲۹ |
ترجمه قدیم : و لاوی ضیافتی بزرگ در خانه خود برای او کرد و جمعی بسیار از باجگیران و دیگران با ایشان نشستند.
|
آیه ۳۰ |
ترجمه قدیم : اما کاتبان ایشان و فریسیان همهمه نموده، به شاگردان او گفتند: «برای چه با باجگیران و گناهکاران اکل و شُرب میکنید؟»
|
آیه ۳۱ |
ترجمه قدیم : عیسی در جواب ایشان گفت: «تندرستان احتیاج به طبیب ندارند بلکه مریضان.
|
آیه ۳۲ |
ترجمه قدیم : و نیامدهام تا عادلان بلکه تا عاصیان را به توبه بخوانم.»
|
آیه ۳۳ |
ترجمه قدیم : پس به وی گفتند: «از چه سبب شاگردان یحیی روزه بسیار میدارند و نماز میخوانند و همچنین شاگردان فریسیان نیز، لیکن شاگردان تو اکل و شرب میکنند.»
|
آیه ۳۴ |
ترجمه قدیم : بدیشان گفت: «آیا میتوانید پسران خانه عروسی را مادامی که داماد با ایشان است روزه دار سازید؟
|
آیه ۳۵ |
ترجمه قدیم : بلکه ایامی میآید که داماد از ایشان گرفته شود، آنگاه در آن روزها روزه خواهند داشت.»
|
آیه ۳۶ |
ترجمه قدیم : و مثلی برای ایشان آورد که «هیچ کس پارچهای از جامه نو را بر جامه کهنه وصله نمیکند والا آن نو را پاره کند و وصلهای که از نو گرفته شد نیز در خور آن کهنه نبُود.
|
آیه ۳۷ |
ترجمه قدیم : و هیچ کس شراب نو را در مشکهای کهنه نمیریزد والا شراب نو، مشکها را پاره میکند و خودش ریخته و مشکها تباه میگردد.
|
آیه ۳۸ |
ترجمه قدیم : بلکه شراب نو را در مشکهای نو باید ریخت تا هر دو محفوظ بماند.
|
آیه ۳۹ |
ترجمه قدیم : و کسی نیست که چون شراب کهنه را نوشیده فیالفور نو را طلب کند، زیرا میگوید کهنه بهتر است.»
|