پرش به محتوا

پسر خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه کتاب مقدس
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:


== القاب مرتبط با پسر خدا ==
== القاب مرتبط با پسر خدا ==
القاب متعدد که به [[عیسی]] [[مسیح]] داده شده، هر کدام بیانگر جنبه‌ای از شخصیت و مأموریت او به عنوان پسر خدا هستند:
القاب متعدد که در [[کتاب مقدس]] به [[عیسی]] [[مسیح]] داده شده، هر کدام بیانگر جنبه‌ای از شخصیت و مأموریت او به عنوان پسر خدا هستند
 
=== پسر خدا ===
شناخت [[عیسی]] به‌عنوان پسر حقیقی، نه به‌معنای فرزند زیستی، بلکه مشارکت کامل در [[الوهیت]] و رابطهٔ ابدی در [[تثلیث]] با [[پدر]] است<ref>[[انجیل به قلم یوحنا فصل 20 | انجیل به قلم یوحنا فصل ۲۰ آیه ۳۱]]</ref>.
شناخت [[عیسی]] به‌عنوان پسر حقیقی، نه به‌معنای فرزند زیستی، بلکه مشارکت کامل در [[الوهیت]] و رابطهٔ ابدی در [[تثلیث]] با [[پدر]] است<ref>[[انجیل به قلم یوحنا فصل 20 | انجیل به قلم یوحنا فصل ۲۰ آیه ۳۱]]</ref>.


== ابعاد مکمل ==
== ابعاد مکمل ==
* '''شهادت خداوند''': [[پدر]] در [[تعمید]]، [[تجلی]] [[مسیح]] و [[رستاخیز]]، پسر بودن [[عیسی]] [[ مسیح]] را تأیید می‌کند<ref>[[انجیل به قلم متی فصل 3 | انجیل به قلم متی فصل ۳ آیه ۱۷]]، [[انجیل به قلم متی فصل  17 |متی فصل ۱۷ آیه ۵]]، [[رساله به رومیان فصل 1 |رومیان فصل ۱ آیه ۴]]</ref>.
* '''شهادت خداوند''': [[پدر]] در [[تعمید]]، [[تجلی]] [[مسیح]] و [[رستاخیز]]، پسر بودن [[عیسی]] [[ مسیح]] را تأیید می‌کند<ref>[[انجیل به قلم متی فصل 3 | انجیل به قلم متی فصل ۳ آیه ۱۷]]، [[انجیل به قلم متی فصل  17 |متی فصل ۱۷ آیه ۵]]، [[رساله به رومیان فصل 1 |رومیان فصل ۱ آیه ۴]]</ref>.
* '''جغرافیای مکاشفه''': از [[بیت لحم]] تولد گرفته تا [[جلجتا]] [[رستاخیز]] و صعود، همه وقایع به نام پسر خدا جهت می‌دهند.
* '''جغرافیای مکاشفه''': از [[بیت‌لحم|بیت لحم]] تولد گرفته تا [[جلجتا]] [[رستاخیز]] و صعود، همه وقایع به نام پسر خدا جهت می‌دهند.
* '''پسر خدا و عهد''': [[مسیح]] واسطه [[کتاب مقدس - عهد جدید|عهد جدید]] است که رابطه انسان با [[خداوند|خدا]] را نوسازی کرد<ref>[[رساله به عبرانیان فصل 9 |عبرانیان فصل ۹ آیه ۱۵]]</ref>.
* '''پسر خدا و عهد''': [[مسیح]] واسطه [[کتاب مقدس - عهد جدید|عهد جدید]] است که رابطه انسان با [[خداوند|خدا]] را نوسازی کرد<ref>[[رساله به عبرانیان فصل 9 |عبرانیان فصل ۹ آیه ۱۵]]</ref>.
* '''پسر در داوری''': پسر حق داوری نهایی بر انسان‌ها را دارد<ref>[[انجیل به قلم یوحنا فصل 5 | انجیل به قلم یوحنا فصل ۵ آیه ۲۲]]</ref>.
* '''پسر در داوری''': پسر حق داوری نهایی بر انسان‌ها را دارد<ref>[[انجیل به قلم یوحنا فصل 5 | انجیل به قلم یوحنا فصل ۵ آیه ۲۲]]</ref>.
* '''شهادت [[روح القدس]]''': [[روح القدس]] به عنوان گواهی‌دهندهٔ پسر بودن [[عیسی]] ظاهر می‌شود<ref>[[رساله اول یوحنا فصل 5|رساله اول یوحنا فصل ۵ آیه ۶ تا ۹]]</ref>.
* '''شهادت روح القدس''': [[روح‌القدس|روح القدس]] به عنوان گواهی‌دهندهٔ پسر بودن [[عیسی]] ظاهر می‌شود<ref>[[رساله اول یوحنا فصل 5|رساله اول یوحنا فصل ۵ آیه ۶ تا ۹]]</ref>.
* '''پسر خدا و شیاطین''': [[دیو|ارواح پلید]] نیز پسر بودن [[عیسی]] را می‌شناسند و اطاعت می‌کنند<ref>[[انجیل به قلم مرقس فصل 5 |انجیل به قلم مرقس فصل ۵ آیه ۷]]</ref>.
* '''پسر خدا و شیاطین''': [[دیو|ارواح پلید]] نیز پسر بودن [[عیسی]] را می‌شناسند و اطاعت می‌کنند<ref>[[انجیل به قلم مرقس فصل 5 |انجیل به قلم مرقس فصل ۵ آیه ۷]]</ref>.
* '''پسر خدا و زندگی جاودان''': [[ایمان]] به پسر شرط ورود به حیات است<ref>[[انجیل به قلم یوحنا فصل 3 |انجیل به قلم یوحنا فصل ۳ آیه ۱۶]]</ref>.
* '''پسر خدا و زندگی جاودان''': [[ایمان]] به پسر شرط ورود به حیات است<ref>[[انجیل به قلم یوحنا فصل 3 |انجیل به قلم یوحنا فصل ۳ آیه ۱۶]]</ref>.
* '''پسر و نقش میانجیگری''': پسر [[خدا]] واسطه [[فیض]] و [[نجات]] میان [[انسان]] و [[خدا ]] است<ref>[[رساله اول به تیموتائوس فصل 2 |رساله اول به تیموتائوس فصل ۲ آیه ۵]]</ref>.
* '''پسر و نقش میانجیگری''': پسر خدا واسطه [[فیض]] و [[نجات]] میان انسان و [[خداوند|خدا ]] است<ref>[[رساله اول به تیموتائوس فصل 2 |رساله اول به تیموتائوس فصل ۲ آیه ۵]]</ref>.
* '''پسر خدا در [[دعا]] و عبادت''': [[عیسی]] به عنوان پسر خدا موضوع [[دعا]] و [[پرستش]] است<ref>[[کتاب مکاشفه فصل 5 |کتاب مکاشفه فصل ۵ آیه ۱۳]]</ref>.
* '''پسر خدا در [[دعا]] و عبادت''': [[عیسی]] به عنوان پسر خدا موضوع [[دعا]] و پرستش است<ref>[[کتاب مکاشفه فصل 5 |کتاب مکاشفه فصل ۵ آیه ۱۳]]</ref>.


== مقایسه تطبیقی ==
=== در یهودیت ===
=== در یهودیت ===
یهودیت سنتی، مفهوم پسر خدا را به صورت استعاری و نمادین می‌داند و هویت حقیقی و ذات‌گرایانهٔ آن را در مورد [[عیسی]] نمی‌پذیرد، چون [[خداوند|خدا]] را یگانه و بی‌مانند می‌داند<ref>[[تثنیه فصل 6 |تثنیه فصل ۶ آیه ۴]]</ref>.
یهودیت سنتی، مفهوم پسر خدا را به صورت استعاری و نمادین می‌داند و هویت حقیقی و ذات‌گرایانهٔ آن را در مورد [[عیسی]] نمی‌پذیرد، چون [[خداوند|خدا]] را یگانه و بی‌مانند می‌داند<ref>[[تثنیه فصل 6 |تثنیه فصل ۶ آیه ۴]]</ref>.
خط ۴۷: خط ۴۲:
== نتیجه‌گیری ==
== نتیجه‌گیری ==
لقب «پسر خدا» هستهٔ [[ایمان]] مسیحی است؛ مفهومی که نه صرفاً عنوانی شاعرانه، بلکه مکاشفه‌ای الهی دربارهٔ ذات، مأموریت، و رابطهٔ جاودانهٔ [[مسیح]] با [[پدر| پدر]] است. بدون این شناخت، نه [[تثلیث]] معنا می‌یابد و نه [[نجات]].
لقب «پسر خدا» هستهٔ [[ایمان]] مسیحی است؛ مفهومی که نه صرفاً عنوانی شاعرانه، بلکه مکاشفه‌ای الهی دربارهٔ ذات، مأموریت، و رابطهٔ جاودانهٔ [[مسیح]] با [[پدر| پدر]] است. بدون این شناخت، نه [[تثلیث]] معنا می‌یابد و نه [[نجات]].
==تثلیث و غیر تثلیثی در خدا بودن عیسی مسیح==
در سنت‌های اصلی مسیحی، شامل [[پروتستان]]، [[کاتولیک]] و [[ارتدکس]]، خدا بودن [[عیسی]] [[مسیح]] و جایگاه او در [[تثلیث]] به‌طور کامل پذیرفته شده است. ایمان مسیحی واقعی بر اساس [[کتاب مقدس]] مستلزم باور به تثلیث—[[پدر]]، [[پسر خدا|پسر]] و روح‌القدس—است. کسانی که این باور را ندارند و خود را مسیحی غیر تثلیثی معرفی می‌کنند، از نظر آموزهٔ [[کتاب مقدس]] و سنت مسیحی نمی‌توانند پیروان حقیقی مسیح قلمداد شوند، زیرا بدون [[ایمان]] به [[تثلیث]]، اساس مسیحیت رعایت نشده و بنابراین اصطلاح مسیحی برای آن‌ها دقیق نیست .
بنابراین، کاربرد این اصطلاح (مسیحیان غیرتثلیثی) درستیِ الهیاتی ندارد و متأسفانه در میان مسیحیان پارسی‌زبان، این اصطلاحِ غیرکتاب‌مقدسی ـ که ریشه در حکمت ندارد ـ برای این کسانی که به تثلیث باور ندارند بسیار به کار می‌رود.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۸ اوت ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۴۰

برای بهبود صفحه، در قسمت بحث پیشنهادات خود را با منبع معتبر مطرح کنید تا بررسی و اعمال شود

پسر خدا

پسر خدا یکی از بنیادی‌ترین القاب عیسی مسیح در کتاب مقدس است که از منظر الاهیات مسیحی، جایگاهی یگانه و غیرقابل‌مقایسه با هر چیزی را دارد. این عنوان نه‌تنها نشانهٔ رابطهٔ منحصر به‌فرد عیسی با خدای پدر است، بلکه هویت او را به‌عنوان دومین اقنوم تثلیث، مکاشفهٔ نهایی خداوند و نجات‌دهندهٔ بشر تعریف می‌کند[۱].

کاربرد در عهد قدیم

در عهد قدیم، پسر خدا مفهومی نوعی دارد و کاربردهای متفاوتی دارد که پایه‌های مفهومی لقب در عهد جدید را شکل می‌دهد:

کاربرد در عهد جدید

در عهد جدید، لقب پسر خدا به‌عنوان شناختی منحصر به‌فرد، شخصی، و الاهیاتی به عیسی مسیح نسبت داده می‌شود که وجوه گوناگونی دارد:

  • خدا در هنگام تعمید عیسی شهادت می‌دهد: این است پسر محبوب من که تجلی رابطهٔ بین خدا و عیسی است[۴].
  • شیاطین او را با این عنوان می‌شناسند و اطاعت می‌کنند که نشان‌دهندهٔ اقتدار خداوندی او بر نیروهای شر است[۵].
  • رسولان، از جمله پطرس، ایمان خود را بر اساس این شناخت ابراز می‌کنند[۶].
  • دشمنان در جریان محاکمه عیسی مسیح ، این لقب را به‌عنوان اتهام بر او نیز به کار می‌برند که دلالت بر اهمیت و تهدید هویتی مسیح دارد[۷].
  • سربازان رومی زیر صلیب اعتراف می‌کنند: به‌راستی این پسر خدا بود که خود گواهی غیرمنتظره‌ای بر خدا بودن مسیح است[۸].

القاب مرتبط با پسر خدا

القاب متعدد که در کتاب مقدس به عیسی مسیح داده شده، هر کدام بیانگر جنبه‌ای از شخصیت و مأموریت او به عنوان پسر خدا هستند شناخت عیسی به‌عنوان پسر حقیقی، نه به‌معنای فرزند زیستی، بلکه مشارکت کامل در الوهیت و رابطهٔ ابدی در تثلیث با پدر است[۹].

ابعاد مکمل

در یهودیت

یهودیت سنتی، مفهوم پسر خدا را به صورت استعاری و نمادین می‌داند و هویت حقیقی و ذات‌گرایانهٔ آن را در مورد عیسی نمی‌پذیرد، چون خدا را یگانه و بی‌مانند می‌داند[۱۸].


نتیجه‌گیری

لقب «پسر خدا» هستهٔ ایمان مسیحی است؛ مفهومی که نه صرفاً عنوانی شاعرانه، بلکه مکاشفه‌ای الهی دربارهٔ ذات، مأموریت، و رابطهٔ جاودانهٔ مسیح با پدر است. بدون این شناخت، نه تثلیث معنا می‌یابد و نه نجات.

تثلیث و غیر تثلیثی در خدا بودن عیسی مسیح

در سنت‌های اصلی مسیحی، شامل پروتستان، کاتولیک و ارتدکس، خدا بودن عیسی مسیح و جایگاه او در تثلیث به‌طور کامل پذیرفته شده است. ایمان مسیحی واقعی بر اساس کتاب مقدس مستلزم باور به تثلیث—پدر، پسر و روح‌القدس—است. کسانی که این باور را ندارند و خود را مسیحی غیر تثلیثی معرفی می‌کنند، از نظر آموزهٔ کتاب مقدس و سنت مسیحی نمی‌توانند پیروان حقیقی مسیح قلمداد شوند، زیرا بدون ایمان به تثلیث، اساس مسیحیت رعایت نشده و بنابراین اصطلاح مسیحی برای آن‌ها دقیق نیست .

بنابراین، کاربرد این اصطلاح (مسیحیان غیرتثلیثی) درستیِ الهیاتی ندارد و متأسفانه در میان مسیحیان پارسی‌زبان، این اصطلاحِ غیرکتاب‌مقدسی ـ که ریشه در حکمت ندارد ـ برای این کسانی که به تثلیث باور ندارند بسیار به کار می‌رود.

منابع