پرش به محتوا

انجیل به قلم لوقا فصل 9: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه کتاب مقدس
صفحه‌ای تازه حاوی «{{صفحه_کتاب_مقدس}}» ایجاد کرد
 
Pedia1 (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{صفحه_کتاب_مقدس}}
{{صفحه_کتاب_مقدس}}
==انجیل به قلم لوقا فصل ۹ ==
{| class="wikitable" style="width:100%; border:1px solid #ccc; font-size:15px; line-height:1.6; background:#fff;"
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
پـس دوازده شاگـرد خـود را طلبیـده، به ایشان قوت و قدرت بر جمیع [[دیو|دیوها]] و [[شفا]] دادن امراض عطا فرمود.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و ایشان را فرستاد تا به [[پادشاهی آسمان|ملکوت خدا]] موعظه کنند و مریضان را صحت بخشند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و بدیشان گفت: «هیچ چیز بجهت راه برمدارید، نه عصا و نه توشه‌دان و نه نان و نه پول و نه برای یک نفر دو جامه.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
به هر خانه‌ای که داخل شوید، همان جا بمانید تا از آن موضع روانه شوید.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و هر که شما را نپذیرد، وقتی که از آن شهر بیرون شوید، خاک پایهای خود را نیز بیفشانید تا بر ایشان شهادتی شود.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۶
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
پس بیرون شده، در دهات می‌گشتند و بشارت می‌دادند و در هر جا صحت می‌بخشیدند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۷
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
اما [[هیرودیس آنتیپاس|هیرودیس]] تیترارک، چون خبر تمام این وقایع را شنید، مضطرب شد زیرا بعضی می‌گفتند که [[یحیی تعمید دهنده|یحیی]] از مردگان برخاسته است،
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۸
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و بعضی که [[الیاس نبی|الیاس]] ظاهر شده و دیگران، که یکی از انبیای پیشین برخاسته است.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۹
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
اما [[هیرودیس آنتیپاس|هیرودیس]] گفت «سر [[یحیی تعمید دهنده|یحیی]] را از تنش من جدا کردم. ولی این کیست که درباره او چنین خبر می‌شنوم؟» و طالب ملاقات وی می‌بود.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۰
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و چون رسولان مراجعت کردند، آنچه کرده بودند بدو بازگفتند. پس ایشان را برداشته به ویرانه‌ای نزدیک شهری که بیت صیدا نام داشت به خلوت رفت.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۱
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
اما گروهی بسیار اطلاع یافته، در عقب وی شتافتند. پس ایشان را پذیرفته، ایشان را از [[پادشاهی آسمان|ملکوت خدا]] اعلام می‌نمود و هر که احتیاج به معالجه می‌داشت، صحت می‌بخشید. 
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۲
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و چون روز رو به زوال نهاد، آن دوازده نزد وی آمده، گفتند: «مردم را مرخص فرما تا به دهات و اراضی این حوالی رفته، منزل و خوراک برای خویشتن پیدا نمایند، زیرا که در اینجا در [[بیابان |صحرا]] می‌باشیم.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۳
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
او بدیشان گفت: «شما ایشان را غذا دهید.» گفتند: «ما را جز پنج نان و دو ماهی نیست مگر برویم و بجهت جمیع این گروه غذا بخریم!»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۴
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
زیرا قریب به پنجهزار مرد بودند. پس به [[شاگردان]] خود گفت که ایشان را پنجاه پنجاه، دسته دسته، بنشانند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۵
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
ایشان همچنین کرده، همه را نشانیدند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۶
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
پس آن پنج نان و دو ماهی را گرفته، به سوی آسمان نگریست و آنها را [[برکت]] داده، پاره نمود و به [[شاگردان]] خود داد تا پیش مردم گذارند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۷
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
پس همه خورده سیر شدند و دوازده سبـد پـر از پاره‌‌‌های باقی مانده برداشتند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۸
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و هنگامی که او به تنهایی [[دعا]] می‌کرد و [[شاگردان|شاگردانش]] همراه او بودند، از ایشان پرسیده، گفت: «مردم مرا که می‌دانند؟»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۹
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
در جواب گفتند: «[[یحیی تعمید دهنده]] و بعضی [[الیاس نبی|الیاس]] و دیگران می‌گویند که یکی از انبیای پیشین برخاسته است.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۰
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
بدیشان گفت: «شما مرا که می‌دانیـد؟» [[پطرس|پطـرس]] در جواب گفت: «[[مسیح]] خدا.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۱
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
پس ایشان را قدغن بلیغ فرمود که «هیچ کس را از این اطلاع مدهید.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۲
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و گفت: «لازم است که [[پسر انسان]] زحمت بسیار بیند و از [[سران کاهنان|مشایخ]] و [[سران کاهنان|روسای کهنه]] و [[کاتبان]] رد شده، کشته شود و روز سوم برخیزد.» 
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۳
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
پس به همه گفت: «اگر کسی بخواهد مرا پیروی کند می‌باید نفس خود را انکار نموده، [[صلیب]] خود را هر روزه بردارد و مرا متابعت کند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۴
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
زیرا هر که بخواهد جان خود را خلاصی دهد آن را هلاک سازد و هر کس جان خود را بجهت من تلف کرد، آن را نجات خواهد داد.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۵
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
زیرا انسان را چه فایده دارد که تمام جهان را ببرد و نفس خود را بر باد دهد یا آن را زیان رساند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۶
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
زیرا هر که از من و کلام من عار دارد، [[پسر انسان]] نیز وقتی که در جلال خود و جلال پدر و ملائکه مقدسه آید، از او عار خواهد داشت.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۷
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
لیکن هرآینه به شما می‌گویم که بعضی از حاضرین در اینجا هستند که تا [[پادشاهی آسمان|ملکوت خدا]] را نبینند ذائقه موت را نخواهند چشید.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۸
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و از این کلام قریب به هشت روز گذشته بود که [[پطرس]] و [[یوحنا رسول|یوحنا]] و [[یعقوب پسر زبدی|یعقوب]] را برداشته، بر فراز کوهی برآمد تا [[دعا]] کند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۹
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و چون [[دعا]] می‌کرد، هیأت چهره او متبدل گشت و لباس او سفید و درخشان شد.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۰
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
که ناگاه دو مرد یعنی [[موسی]] و [[الیاس نبی|الیاس]] با وی ملاقات کردند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۱
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و به هیأت جلالی ظاهر شده، درباره رحلت او که می‌بایست به زودی در [[اورشلیم]] واقع شود، گفتگو می‌کردند. 
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۲
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
اما پطرس و رفقایش را خواب در ربود. پس بیدار شده، جلال او و آن دو مرد را که با وی بودند، دیدند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۳
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و چون آن دو نفر از او جدا می‌شدند، [[پطرس]] به [[عیسی]] گفت که «ای استاد، بودن ما در اینجا خوب است. پس سه سایبان بسازیم یکی برای تو و یکی برای [[موسی]] و دیگری برای [[الیاس نبی|الیاس]].» زیرا که نمی‌دانست چه می‌گفت.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۴
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و این سخن هنوز بر زبانش می‌بود که ناگاه ابری پدیدار شده، بر ایشان سایه افکند و چون داخل ابر می‌شدند، ترسان گردیدند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۵
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
آنگاه صدایی از ابر برآمد که «این است پسر حبیب من، او را بشنوید.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۶
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و چون این آواز رسید، [[عیسی]] را تنها یافتند و ایشان ساکت ماندند و از آنچه دیده بودند، هیچ کس را در آن ایام خبر ندادند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۷
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و در روز بعد چون ایشان از کوه به زیر آمدند، گروهی بسیار او را استقبال نمودند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۸
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
که ناگاه مردی از آن میان فریاد کنان گفت: «ای استاد به تو التماس می‌کنم که بر پسر من لطف فرمایی زیرا یگانه من است.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۹
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
که ناگاه [[دیو|روحی]] او را می‌گیرد و دفعه صیحه می‌زند و کف کرده مصروع می‌شود و او را فشرده، به دشواری رها می‌کند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۰
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و از [[شاگردان|شاگردانت]] درخواست کردم که او را بیرون کنند نتوانستند.» 
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۱
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
[[عیسی]] در جواب گفت: «ای فرقه بی [[ایمان]] کج روش، تا کی با شما باشم و متحمل شما گردم؟ پسر خود را اینجا بیاور!»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۲
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و چون او می‌آمد، [[دیو]] او را دریـده، مصروع نمـود. اما [[عیسی|عیسـی]] آن [[دیو|روح خبیث]] را نهیب داده، طفل را [[شفا|شفـا]] بخشیـد و به پدرش سپـرد.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۳
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و همـه از بزرگـی خـدا متحیر شدنـد و وقتـی که همـه از تمـام اعمال [[عیسی|عیسـی]] متعجـب شدند، به [[شاگردان|شاگـردان]] خود گفـت:
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۴
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
«این سخنان را در گوشهای خود فرا گیرید زیرا که [[پسر انسان]] به دستهای مردم تسلیم خواهد شد.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۵
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
ولی این سخن را درک نکردند و از ایشان مخفی داشته شد که آن را نفهمند و ترسیدند که آن را از وی بپرسند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۶
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و در میان ایشان مباحثه شد که «کدام یک از ما بزرگتر است؟»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۷
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
[[عیسی]] خیال دل ایشان را ملتفت شده، طفلی بگرفت و او را نزد خود بر پا داشت
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۸
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و به ایشان گفت: «هر که این طفل را به نام من قبول کند، مرا قبول کرده باشد و هر که مرا پذیرد، فرستنده مرا پذیرفته باشد. زیرا هر که از جمیع شما کوچکتر باشد، همان بزرگ خواهد بود.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۹
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
[[یوحنا رسول|یوحنا]] جواب داده گفت: «ای استاد شخصی را دیدیم که به نام تو [[دیو|دیوها]] را اخراج می‌کند و او را منع نمودیم، از آن رو که پیروی ما نمی‌کند.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵۰
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
[[عیسی]] بدو گفت: «او را ممانعت مکنید زیرا هر که ضد شما نیست با شماست.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵۱
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و چون روزهای صعود او نزدیک می‌شد، روی خود را به عزم ثابت به سوی [[اورشلیم]] نهاد.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵۲
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
پس رسولان پیش از خود فرستاده، ایشان رفته به بلدی از بلاد سامریان وارد گشتند تا برای او تدارک بینند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵۳
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
اما او را جای ندادند از آن رو که عازم [[اورشلیم]] می‌بود.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵۴
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و چون [[شاگردان]] او، [[یعقوب پسر زبدی|یعقوب]] و [[یوحنا رسول|یوحنا]] این را دیدند گفتند: «ای [[خداوند]] آیا می‌خواهی بگوییم که آتش از [[آسمان]] باریده، اینها را فرو گیرد چنانکه الیاس نیز کرد؟»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵۵
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
آنگاه روی گردانیده بدیشان گفت: «نمی‌دانید که شما از کدام نوع روح هستید.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵۶
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
زیرا که [[پسر انسان]] نیامده است تا جان مردم را هلاک سازد بلکه تا [[نجات]] دهد.» پس به قریه‌ای دیگر رفتند. 
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵۷
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و هنگامی که ایشان می‌رفتند، در اثنای راه شخصی بدو گفت: «[[خداوند|خداوندا]]، هر جا روی تو را متابعت کنم.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵۸
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
[[عیسی]] به وی گفت: «روباهان را سوراخها است و مرغان هوا را آشیانه‌‌‌ها، لیکن [[پسر انسان]] را جای سر نهادن نیست.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵۹
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و به دیگری گفت: «از عقب من بیا.» گفت: «[[خداوند|خداوندا]] اول مرا رخصت ده تا بروم پدر خود را دفن کنم.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۶۰
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
[[عیسی]] وی را گفت: «بگذار مردگان مردگان خود را دفن کنند. اما تو برو و به [[پادشاهی آسمان|ملکوت خدا]] موعظه کن.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۶۱
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و کسی دیگر گفت: «[[خداوند|خداوندا]] تو را پیروی می‌کنم لیکن اول رخصت ده تا اهل خانه خود را وداع نمایم.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۶۲
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
[[عیسی]] وی را گفت: «کسی که دست را به شخم زدن دراز کرده، از پشت سر نظر کند، شایسته [[پادشاهی آسمان|ملکوت خدا]] نمی‌باشد.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۱:۵۸

انجیل به قلم لوقا فصل ۹

آیه ۱
ترجمه قدیم :

پـس دوازده شاگـرد خـود را طلبیـده، به ایشان قوت و قدرت بر جمیع دیوها و شفا دادن امراض عطا فرمود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲
ترجمه قدیم :

و ایشان را فرستاد تا به ملکوت خدا موعظه کنند و مریضان را صحت بخشند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳
ترجمه قدیم :

و بدیشان گفت: «هیچ چیز بجهت راه برمدارید، نه عصا و نه توشه‌دان و نه نان و نه پول و نه برای یک نفر دو جامه.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴
ترجمه قدیم :

به هر خانه‌ای که داخل شوید، همان جا بمانید تا از آن موضع روانه شوید.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵
ترجمه قدیم :

و هر که شما را نپذیرد، وقتی که از آن شهر بیرون شوید، خاک پایهای خود را نیز بیفشانید تا بر ایشان شهادتی شود.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۶
ترجمه قدیم :

پس بیرون شده، در دهات می‌گشتند و بشارت می‌دادند و در هر جا صحت می‌بخشیدند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۷
ترجمه قدیم :

اما هیرودیس تیترارک، چون خبر تمام این وقایع را شنید، مضطرب شد زیرا بعضی می‌گفتند که یحیی از مردگان برخاسته است،

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۸
ترجمه قدیم :

و بعضی که الیاس ظاهر شده و دیگران، که یکی از انبیای پیشین برخاسته است.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۹
ترجمه قدیم :

اما هیرودیس گفت «سر یحیی را از تنش من جدا کردم. ولی این کیست که درباره او چنین خبر می‌شنوم؟» و طالب ملاقات وی می‌بود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۰
ترجمه قدیم :

و چون رسولان مراجعت کردند، آنچه کرده بودند بدو بازگفتند. پس ایشان را برداشته به ویرانه‌ای نزدیک شهری که بیت صیدا نام داشت به خلوت رفت.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۱
ترجمه قدیم :

اما گروهی بسیار اطلاع یافته، در عقب وی شتافتند. پس ایشان را پذیرفته، ایشان را از ملکوت خدا اعلام می‌نمود و هر که احتیاج به معالجه می‌داشت، صحت می‌بخشید.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۲
ترجمه قدیم :

و چون روز رو به زوال نهاد، آن دوازده نزد وی آمده، گفتند: «مردم را مرخص فرما تا به دهات و اراضی این حوالی رفته، منزل و خوراک برای خویشتن پیدا نمایند، زیرا که در اینجا در صحرا می‌باشیم.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۳
ترجمه قدیم :

او بدیشان گفت: «شما ایشان را غذا دهید.» گفتند: «ما را جز پنج نان و دو ماهی نیست مگر برویم و بجهت جمیع این گروه غذا بخریم!»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۴
ترجمه قدیم :

زیرا قریب به پنجهزار مرد بودند. پس به شاگردان خود گفت که ایشان را پنجاه پنجاه، دسته دسته، بنشانند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۵
ترجمه قدیم :

ایشان همچنین کرده، همه را نشانیدند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۶
ترجمه قدیم :

پس آن پنج نان و دو ماهی را گرفته، به سوی آسمان نگریست و آنها را برکت داده، پاره نمود و به شاگردان خود داد تا پیش مردم گذارند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۷
ترجمه قدیم :

پس همه خورده سیر شدند و دوازده سبـد پـر از پاره‌‌‌های باقی مانده برداشتند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۸
ترجمه قدیم :

و هنگامی که او به تنهایی دعا می‌کرد و شاگردانش همراه او بودند، از ایشان پرسیده، گفت: «مردم مرا که می‌دانند؟»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۹
ترجمه قدیم :

در جواب گفتند: «یحیی تعمید دهنده و بعضی الیاس و دیگران می‌گویند که یکی از انبیای پیشین برخاسته است.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۰
ترجمه قدیم :

بدیشان گفت: «شما مرا که می‌دانیـد؟» پطـرس در جواب گفت: «مسیح خدا.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۱
ترجمه قدیم :

پس ایشان را قدغن بلیغ فرمود که «هیچ کس را از این اطلاع مدهید.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۲
ترجمه قدیم :

و گفت: «لازم است که پسر انسان زحمت بسیار بیند و از مشایخ و روسای کهنه و کاتبان رد شده، کشته شود و روز سوم برخیزد.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۳
ترجمه قدیم :

پس به همه گفت: «اگر کسی بخواهد مرا پیروی کند می‌باید نفس خود را انکار نموده، صلیب خود را هر روزه بردارد و مرا متابعت کند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۴
ترجمه قدیم :

زیرا هر که بخواهد جان خود را خلاصی دهد آن را هلاک سازد و هر کس جان خود را بجهت من تلف کرد، آن را نجات خواهد داد.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۵
ترجمه قدیم :

زیرا انسان را چه فایده دارد که تمام جهان را ببرد و نفس خود را بر باد دهد یا آن را زیان رساند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۶
ترجمه قدیم :

زیرا هر که از من و کلام من عار دارد، پسر انسان نیز وقتی که در جلال خود و جلال پدر و ملائکه مقدسه آید، از او عار خواهد داشت.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۷
ترجمه قدیم :

لیکن هرآینه به شما می‌گویم که بعضی از حاضرین در اینجا هستند که تا ملکوت خدا را نبینند ذائقه موت را نخواهند چشید.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۸
ترجمه قدیم :

و از این کلام قریب به هشت روز گذشته بود که پطرس و یوحنا و یعقوب را برداشته، بر فراز کوهی برآمد تا دعا کند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۹
ترجمه قدیم :

و چون دعا می‌کرد، هیأت چهره او متبدل گشت و لباس او سفید و درخشان شد.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۰
ترجمه قدیم :

که ناگاه دو مرد یعنی موسی و الیاس با وی ملاقات کردند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۱
ترجمه قدیم :

و به هیأت جلالی ظاهر شده، درباره رحلت او که می‌بایست به زودی در اورشلیم واقع شود، گفتگو می‌کردند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۲
ترجمه قدیم :

اما پطرس و رفقایش را خواب در ربود. پس بیدار شده، جلال او و آن دو مرد را که با وی بودند، دیدند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۳
ترجمه قدیم :

و چون آن دو نفر از او جدا می‌شدند، پطرس به عیسی گفت که «ای استاد، بودن ما در اینجا خوب است. پس سه سایبان بسازیم یکی برای تو و یکی برای موسی و دیگری برای الیاس.» زیرا که نمی‌دانست چه می‌گفت.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۴
ترجمه قدیم :

و این سخن هنوز بر زبانش می‌بود که ناگاه ابری پدیدار شده، بر ایشان سایه افکند و چون داخل ابر می‌شدند، ترسان گردیدند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۵
ترجمه قدیم :

آنگاه صدایی از ابر برآمد که «این است پسر حبیب من، او را بشنوید.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۶
ترجمه قدیم :

و چون این آواز رسید، عیسی را تنها یافتند و ایشان ساکت ماندند و از آنچه دیده بودند، هیچ کس را در آن ایام خبر ندادند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۷
ترجمه قدیم :

و در روز بعد چون ایشان از کوه به زیر آمدند، گروهی بسیار او را استقبال نمودند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۸
ترجمه قدیم :

که ناگاه مردی از آن میان فریاد کنان گفت: «ای استاد به تو التماس می‌کنم که بر پسر من لطف فرمایی زیرا یگانه من است.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۹
ترجمه قدیم :

که ناگاه روحی او را می‌گیرد و دفعه صیحه می‌زند و کف کرده مصروع می‌شود و او را فشرده، به دشواری رها می‌کند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۰
ترجمه قدیم :

و از شاگردانت درخواست کردم که او را بیرون کنند نتوانستند.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۱
ترجمه قدیم :

عیسی در جواب گفت: «ای فرقه بی ایمان کج روش، تا کی با شما باشم و متحمل شما گردم؟ پسر خود را اینجا بیاور!»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۲
ترجمه قدیم :

و چون او می‌آمد، دیو او را دریـده، مصروع نمـود. اما عیسـی آن روح خبیث را نهیب داده، طفل را شفـا بخشیـد و به پدرش سپـرد.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۳
ترجمه قدیم :

و همـه از بزرگـی خـدا متحیر شدنـد و وقتـی که همـه از تمـام اعمال عیسـی متعجـب شدند، به شاگـردان خود گفـت:

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۴
ترجمه قدیم :

«این سخنان را در گوشهای خود فرا گیرید زیرا که پسر انسان به دستهای مردم تسلیم خواهد شد.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۵
ترجمه قدیم :

ولی این سخن را درک نکردند و از ایشان مخفی داشته شد که آن را نفهمند و ترسیدند که آن را از وی بپرسند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۶
ترجمه قدیم :

و در میان ایشان مباحثه شد که «کدام یک از ما بزرگتر است؟»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۷
ترجمه قدیم :

عیسی خیال دل ایشان را ملتفت شده، طفلی بگرفت و او را نزد خود بر پا داشت

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۸
ترجمه قدیم :

و به ایشان گفت: «هر که این طفل را به نام من قبول کند، مرا قبول کرده باشد و هر که مرا پذیرد، فرستنده مرا پذیرفته باشد. زیرا هر که از جمیع شما کوچکتر باشد، همان بزرگ خواهد بود.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۹
ترجمه قدیم :

یوحنا جواب داده گفت: «ای استاد شخصی را دیدیم که به نام تو دیوها را اخراج می‌کند و او را منع نمودیم، از آن رو که پیروی ما نمی‌کند.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۰
ترجمه قدیم :

عیسی بدو گفت: «او را ممانعت مکنید زیرا هر که ضد شما نیست با شماست.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۱
ترجمه قدیم :

و چون روزهای صعود او نزدیک می‌شد، روی خود را به عزم ثابت به سوی اورشلیم نهاد.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۲
ترجمه قدیم :

پس رسولان پیش از خود فرستاده، ایشان رفته به بلدی از بلاد سامریان وارد گشتند تا برای او تدارک بینند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۳
ترجمه قدیم :

اما او را جای ندادند از آن رو که عازم اورشلیم می‌بود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۴
ترجمه قدیم :

و چون شاگردان او، یعقوب و یوحنا این را دیدند گفتند: «ای خداوند آیا می‌خواهی بگوییم که آتش از آسمان باریده، اینها را فرو گیرد چنانکه الیاس نیز کرد؟»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۵
ترجمه قدیم :

آنگاه روی گردانیده بدیشان گفت: «نمی‌دانید که شما از کدام نوع روح هستید.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۶
ترجمه قدیم :

زیرا که پسر انسان نیامده است تا جان مردم را هلاک سازد بلکه تا نجات دهد.» پس به قریه‌ای دیگر رفتند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۷
ترجمه قدیم :

و هنگامی که ایشان می‌رفتند، در اثنای راه شخصی بدو گفت: «خداوندا، هر جا روی تو را متابعت کنم.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۸
ترجمه قدیم :

عیسی به وی گفت: «روباهان را سوراخها است و مرغان هوا را آشیانه‌‌‌ها، لیکن پسر انسان را جای سر نهادن نیست.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۹
ترجمه قدیم :

و به دیگری گفت: «از عقب من بیا.» گفت: «خداوندا اول مرا رخصت ده تا بروم پدر خود را دفن کنم.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۶۰
ترجمه قدیم :

عیسی وی را گفت: «بگذار مردگان مردگان خود را دفن کنند. اما تو برو و به ملکوت خدا موعظه کن.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۶۱
ترجمه قدیم :

و کسی دیگر گفت: «خداوندا تو را پیروی می‌کنم لیکن اول رخصت ده تا اهل خانه خود را وداع نمایم.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۶۲
ترجمه قدیم :

عیسی وی را گفت: «کسی که دست را به شخم زدن دراز کرده، از پشت سر نظر کند، شایسته ملکوت خدا نمی‌باشد.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......