آیه ۱
|
ترجمه قدیم :
و در آن ایام حکمی از اوغُسْطس قیصر صادر گشت که تمام ربع مسکون را اسم نویسی کنند.
ترجمه هزاره نو :
در آن روزها، آگوستوسِ قیصر فرمانی صادر کرد تا مردمان جهان همگی سرشماری شوند.
ترجمه مژده :
در آن روزها به منظور یک سرشماری عمومی در سراسر دنیای روم فرمانی از طرف امپراتور اوغسطس صادر شد.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۲
|
ترجمه قدیم :
و این اسم نویسی اول شد، هنگامی که کیرینیوس والی سوریه بود.
ترجمه هزاره نو :
این نخستین سرشماری بود و در ایام فرمانداری کورینیوس بر سوریه انجام میشد.
ترجمه مژده :
این اولین سرشماری بود و در آن هنگام كرینیوس فرماندار كلّ سوریه بود.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۳
|
ترجمه قدیم :
پس همه مردم هر یک به شهر خود برای اسم نویسی میرفتند.
ترجمه هزاره نو :
پس، هر کس روانۀ شهر خود شد تا نامنویسی شود.
ترجمه مژده :
پس برای انجام سرشماری هرکسی به شهر خود میرفت
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۴
|
ترجمه قدیم :
و یوسف نیز از جلیل از بلده ناصره به یهودیه به شهر داود که بیت لحم نام داشت، رفت. زیرا که او از خاندان و آل داود بود.
ترجمه هزاره نو :
یوسف نیز از شهر ناصرۀ جلیل رهسپار بِیتلِحِمِ یهودیه، زادگاه داوود شد، زیرا از نسل و خاندان داوود بود.
ترجمه مژده :
و یوسف نیز از شهر ناصرهٔ جلیل به یهودیه آمد تا در شهر داوود، كه بیتلحم نام داشت نامنویسی كند، زیرا او از خاندان داوود بود.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۵
|
ترجمه قدیم :
تا نام او با مریم که نامزد او بود و نزدیک به زاییدن بود، ثبت گردد.
ترجمه هزاره نو :
او به آنجا رفت تا با نامزدش مریم که زایمانش نزدیک بود، نامنویسی کنند.
ترجمه مژده :
او مریم را كه در این موقع در عقد او و باردار بود همراه خود برد.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۶
|
ترجمه قدیم :
و وقتی که ایشان در آنجا بودند، هنگام وضع حمل او رسیده،
ترجمه هزاره نو :
هنگامی که آنجا بودند، وقت زایمان مریم فرا رسید
ترجمه مژده :
هنگامیکه در آنجا اقامت داشتند وقت تولّد طفل فرا رسید
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۷
|
ترجمه قدیم :
پسر نخستین خود را زایید. و او را در قنداقه پیچیده، در آخور خوابانید. زیرا که برای ایشان در منزل جای نبود.
ترجمه هزاره نو :
و نخستین فرزندش را که پسر بود به دنیا آورد. او را در قنداقی پیچید و در آخوری خوابانید، زیرا در مهمانسرا جایی برایشان نبود.
ترجمه مژده :
و مریم اولین فرزند خود را كه پسر بود به دنیا آورد. او را در قنداق پیچیده در آخوری خوابانید، زیرا در مسافرخانه جایی برای آنان نبود.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۸
|
ترجمه قدیم :
و در آن نواحی، شبانان در صحرا بسر میبردند و در شب پاسبانی گلههای خویش میکردند.
ترجمه هزاره نو :
در آن نواحی، شبانانی بودند که در صحرا به سر میبردند و شبهنگام از گلۀ خود پاسداری میکردند.
ترجمه مژده :
در همان اطراف در میان مزارع، چوپانانی بودند كه در هنگام شب از گلّهٔ خود نگهبانی میکردند.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۹
|
ترجمه قدیم :
ناگاه فرشته خداوند بر ایشان ظاهر شد و کبریایی خداوند بر گرد ایشان تابید و بغایت ترسان گشتند.
ترجمه هزاره نو :
ناگاه فرشتۀ خداوند بر آنان ظاهر شد، و نور جلال خداوند بر گردشان تابید. شبانان سخت وحشت کردند،
ترجمه مژده :
فرشتهٔ خداوند در برابر ایشان ایستاد و شكوه و جلال خداوند در اطرافشان درخشید و ایشان سخت وحشت كردند.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۱۰
|
ترجمه قدیم :
فرشته ایشان را گفت: «مترسید، زیرا اینک بشارت خوشی عظیم به شما میدهم که برای جمیع قوم خواهد بود.
ترجمه هزاره نو :
امّا فرشته به آنان گفت: «مترسید، زیرا بشارتی برایتان دارم، خبری بس شادیبخش که برای تمامی قوم است:
ترجمه مژده :
امّا فرشته گفت: «نترسید، من برای شما مژدهای دارم: شادی بزرگی شامل حال تمامی این قوم خواهد شد.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۱۱
|
ترجمه قدیم :
که امروز برای شما در شهر داود، نجات دهندهای که مسیح خداوند باشد متولد شد.
ترجمه هزاره نو :
امروز در شهر داوود، نجاتدهندهای برای شما به دنیا آمد. او خداوندْ مسیح است.
ترجمه مژده :
امروز در شهر داوود نجاتدهندهای برای شما به دنیا آمده است كه مسیح و خداوند است.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۱۲
|
ترجمه قدیم :
و علامت برای شما این است که طفلی در قنداقه پیچیده و در آخور خوابیده خواهید یافت.»
ترجمه هزاره نو :
نشانه برای شما این است که نوزادی را در قنداقی پیچیده و در آخوری خوابیده خواهید یافت.»
ترجمه مژده :
نشانی آن برای شما این است كه نوزاد را در قنداق پیچیده و در آخور خوابیده خواهید یافت.»
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۱۳
|
ترجمه قدیم :
در همان حال فوجی از لشکر آسمانی با فرشته حاضر شده، خدا را تسبیح کنان میگفتند:
ترجمه هزاره نو :
ناگاه گروهی عظیم از لشکریان آسمان ظاهر شدند که همراه آن فرشته در ستایش خدا میگفتند:
ترجمه مژده :
ناگهان با آن فرشته فوج بزرگی از سپاه آسمانی ظاهر شد كه خدا را با حمد و ثنا میسراییدند و میگفتند:
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۱۴
|
ترجمه قدیم :
«خدا را در اعلی علیین جلال و بر زمین سلامتی و در میان مردم رضامندی باد.»
ترجمه هزاره نو :
«جلال بر خدا در عرش برین،
و صلح و سلامت بر مردمانی که بر زمین مورد لطف اویند!»
ترجمه مژده :
«خدا را در برترین آسمانها جلال
و بر زمین در بین مردمی كه مورد پسند او میباشند صلح و سلامتی باد.»
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۱۵
|
ترجمه قدیم :
و چون فرشتگان از نزد ایشان به آسمان رفتند، شبانان با یکدیگر گفتند: «الآن به بیت لحم برویم و این چیزی را که واقع شده و خداوند آن را به ما اعلام نموده است ببینیم.»
ترجمه هزاره نو :
و چون فرشتگان از نزد ایشان به آسمان رفتند، شبانان به یکدیگر گفتند: «بیایید به بِیتلِحِم برویم و آنچه را روی داده و خداوندْ ما را از آن آگاه کرده است، ببینیم.»
ترجمه مژده :
بعد از آنكه فرشتگان آنان را ترک كردند و به آسمان رفتند، چوپانان به یكدیگر گفتند: «بیایید، به بیتلحم برویم و واقعهای را كه خداوند ما را از آن آگاه ساخته است ببینیم.»
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۱۶
|
ترجمه قدیم :
پس به شتاب رفته، مریم و یوسف و آن طفل را در آخور خوابیده یافتند.
ترجمه هزاره نو :
پس بهشتاب رفتند و مریم و یوسف و نوزادِ خفته در آخور را یافتند.
ترجمه مژده :
پس باشتاب رفتند و مریم و یوسف و آن كودک را كه در آخور خوابیده بود پیدا كردند.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۱۷
|
ترجمه قدیم :
چون این را دیدند، آن سخنی را که درباره طفل بدیشان گفته شده بود، شهرت دادند.
ترجمه هزاره نو :
چون نوزاد را دیدند، سخنی را که دربارۀ او به ایشان گفته شده بود، پخش کردند.
ترجمه مژده :
وقتی كودک را دیدند آنچه را كه دربارهٔ او به آنان گفته شده بود بیان كردند.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۱۸
|
ترجمه قدیم :
و هر که میشنید از آنچه شبانان بدیشان گفتند، تعجب مینمود.
ترجمه هزاره نو :
و هر که میشنید، از سخن شبانان در شگفت میشد.
ترجمه مژده :
همهٔ شنوندگان از آنچه چوپانان میگفتند تعجّب میکردند.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۱۹
|
ترجمه قدیم :
اما مریم در دل خود متفکر شده، این همه سخنان را نگاه میداشت.
ترجمه هزاره نو :
امّا مریم، این همه را به خاطر میسپرد و در دل خود به آنها میاندیشید.
ترجمه مژده :
امّا مریم تمام این چیزها را بهخاطر میسپرد و دربارهٔ آنها عمیقاً میاندیشید.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۲۰
|
ترجمه قدیم :
و شبانان خدا را تمجید و حمد کنان برگشتند، به سبب همه آن اموری که دیده و شنیده بودند چنانکه به ایشان گفته شده بود.
ترجمه هزاره نو :
پس شبانان خدا را حمد و ثنا گویان بازگشتند، به سبب هرآنچه دیده و شنیده بودند، چنانکه بدیشان گفته شده بود.
ترجمه مژده :
چوپانان برگشتند و بهخاطر آنچه شنیده و دیده بودند خدا را حمد و سپاس میگفتند، زیرا آنچه به ایشان گفته شده بود اتّفاق افتاده بود.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۲۱
|
ترجمه قدیم :
و چون روز هشتم، وقت ختنه طفل رسید، او را عیسی نام نهادند، چنانکه فرشته قبل از قرار گرفتن او در رحم، او را نامیده بود.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
یک هفته بعد كه وقت ختنهٔ كودک فرا رسید او را عیسی نامیدند، همان نامی كه فرشته قبل از قرار گرفتن او در رحم تعیین كرده بود.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۲۲
|
ترجمه قدیم :
و چون ایام تطهیر ایشان بر حسب شریعت موسی رسید، او را به اورشلیم بردند تا به خداوند بگذرانند.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
پس از آنكه روزهای تطهیر را مطابق شریعت موسی پشت سر گذاردند كودک را به اورشلیم آوردند تا به خداوند تقدیم نمایند.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۲۳
|
ترجمه قدیم :
چنانکه در شریعت خداوند مکتوب است که هر ذکوری که رحم را گشاید، مقدس خداوند خوانده شود.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
چنانکه در شریعت خداوند نوشته شده است: نخستزادهٔ مذکر از آن خداوند شمرده میشود
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۲۴
|
ترجمه قدیم :
و تا قربانی گذرانند، چنانکه در شریعت خداوند مقرر است، یعنی جفت فاختهای یا دو جوجه کبوتر.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
و نیز طبق آنچه در شریعت خداوند نوشته شده است قربانیای تقدیم كنند. یعنی یک جفت کبوتر و یا دو جوجه قمری.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۲۵
|
ترجمه قدیم :
و اینک شخصی شمعون نام در اورشلیم بود که مرد صالح و متقی و منتظر تسلی اسرائیل بود و روحالقدس بر وی بود.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
در اورشلیم مردی به نام شمعون زندگی میکرد كه درستكار و پارسا بود و در انتظار سعادت اسرائیل به سر میبرد و روحالقدس بر او بود.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۲۶
|
ترجمه قدیم :
و از روحالقدس بدو وحی رسیده بود که تا مسیح خداوند را نبینی موت را نخواهی دید.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
از طرف روحالقدس به او الهام رسیده بود كه تا مسیح موعود خداوند را نبیند، نخواهد مرد.
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۲۷
|
ترجمه قدیم :
پس به راهنمایی روح، به هیکل درآمد و چون والدینش آن طفل یعنی عیسی را آوردند تا رسوم شریعت را بجهت او بعمل آورند،
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
او به هدایت روح به داخل معبد بزرگ آمد و هنگامیکه والدین عیسی، طفل را به داخل آوردند تا آنچه را كه طبق شریعت مرسوم بود انجام دهند،
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۲۸
|
ترجمه قدیم :
او را در آغوش خود کشیده و خدا را متبارک خوانده، گفت:
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
شمعون، طفل را در آغوش گرفت و خدا را حمدكنان گفت:
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۲۹
|
ترجمه قدیم :
«الحال ای خداوند بنده خود را رخصت میدهی، به سلامتی بر حسب کلام خود.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۳۰
|
ترجمه قدیم :
زیرا که چشمان من نجات تو را دیده است،
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۳۱
|
ترجمه قدیم :
که آن را پیش روی جمیع امّتها مهیا ساختی.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۳۲
|
ترجمه قدیم :
نوری که کشف حجاب برای امّتها کند و قوم تو اسرائیل را جلال بُود.»
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۳۳
|
ترجمه قدیم :
و یوسف و مادرش از آنچه درباره او گفته شد، تعجب نمودند.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۳۴
|
ترجمه قدیم :
پس شمعون ایشان را برکت داده، به مادرش مریم گفت: «اینک این طفل قرار داده شد، برای افتادن و برخاستن بسیاری از آل اسرائیل و برای آیتی که به خلاف آن خواهند گفت.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۳۵
|
ترجمه قدیم :
و در قلب تو نیز شمشیری فرو خواهد رفت تا افکار قلوب بسیاری مکشوف شود.»
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۳۶
|
ترجمه قدیم :
و زنی نبیه بود، حنا نام، دختر فنُوئیل از سبط اشیر بسیار سالخورده، که از زمان بکارت هفت سال با شوهر بسر برده بود.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۳۷
|
ترجمه قدیم :
و قریب به هشتاد و چهـار سـال بـود که او بیـوه گشته از هیکل جدا نمیشد، بلکه شبانه روز به روزه و مناجات در عبادت مشغول میبود.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۳۸
|
ترجمه قدیم :
او در همان ساعت در آمـده، خـدا را شکـر نمـود و دربـاره او به همه منتظرین نجات در اورشلیـم، تکلـم نمـود.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۳۹
|
ترجمه قدیم :
و چون تمامی رسوم شریعت خداوند را به پایان برده بودند، به شهر خود ناصره جلیل مراجعت کردند.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۴۰
|
ترجمه قدیم :
و طفل نمو کرده، به روح قوی میگشت و از حکمت پر شده، فیض خدا بر وی میبود.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۴۱
|
ترجمه قدیم :
و والدین او هر ساله بجهت عید فصح، به اورشلیم میرفتند.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۴۲
|
ترجمه قدیم :
و چون دوازده ساله شد، موافق رسـم عیـد، بـه اورشلیـم آمدنـد.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۴۳
|
ترجمه قدیم :
و چون روزهـا را تمام کرده، مراجعت مینمودند، آن طفل یعنی عیسـی، در اورشلیـم توقف نمـود و یوسـف و مـادرش نمیدانستنـد.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۴۴
|
ترجمه قدیم :
بلکـه چـون گمان میبردند که او در قافله است، سفر یک روزه کردند و او را در میان خویشـان و آشنایـان خود میجستند.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۴۵
|
ترجمه قدیم :
و چون او را نیافتند، در طلب او به اورشلیـم برگشتنـد.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۴۶
|
ترجمه قدیم :
و بعـد از سـه روز، او را در هیکـل یافتنـد که در میـان معلمـان نشسته، سخنان ایشان را میشنود و از ایشان سؤال همی کرد.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۴۷
|
ترجمه قدیم :
و هر که سخن او را میشنید، از فهم و جوابهـای او متحیـر میگشـت.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۴۸
|
ترجمه قدیم :
چون ایشان او را دیدند، مضطرب شدند. پس مادرش به وی گفت: «ای فرزند چرا با ما چنین کردی؟ اینک پدرت و من غمنـاک گشتـه تـو را جستجـو میکردیـم.»
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۴۹
|
ترجمه قدیم :
او به ایشـان گفت: «از بهـر چه مـرا طلـب میکردیـد، مگر ندانستهاید که باید من در امور پدر خود باشم؟»
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۵۰
|
ترجمه قدیم :
ولی آن سخنی را که بدیشان گفت، نفهمیدند.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۵۱
|
ترجمه قدیم :
پس با ایشان روانه شده، به ناصره آمد و مطیع ایشان میبود و مادر او تمامی این امور را در خاطر خود نگاه میداشت.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|
آیه ۵۲
|
ترجمه قدیم :
و عیسی در حکمت و قامت و رضامندی نزد خدا و مردم ترقی میکرد.
ترجمه هزاره نو :
.......
ترجمه مژده :
.......
ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......
|