روح
روح
واژهٔ روح در زمینهٔ روح انسانی در کتاب مقدس از ریشههای عبری، یونانی، و آرامی گرفته شده است که به بُعد غیرمادی وجود انسان اشاره دارند. در عبری، واژهٔ רוּחַ (ruach) به معنای نفس، روح، یا نیروی حیاتی است. در یونانی، واژهٔ πνεῦμα (pneuma) معانی مشابهی دارد و اغلب به روح غیرمادی انسان یا نیروی حیات او اشاره میکند. در آرامی نیز واژهای مشابه (רוחא، rūḥā) به کار میرود که معنای مشترکی با عبری دارد.
单位
زبان | ریشه | تلفظ به فارسی |
---|---|---|
عبری | רוּחַ (ruach) | روآخ |
یونانی | πνεῦμα (pneuma) | پنِوْما |
آرامی | רוחא (rūḥā) | روحا |
کاربرد در کتاب مقدس
مفهوم روح انسانی در کتاب مقدس به بُعد غیرمادی وجود انسان اشاره دارد که از سوی خدا عطا شده و او را از سایر مخلوقات متمایز میکند. در عهد قدیم روح انسانی اغلب به عنوان نیروی حیات یا نفس حیاتی توصیف میشود که با خلقت انسان توسط خدا به او داده شده است.[۱] این روح پس از مرگ به خدا بازمیگردد.[۲]
در عهد جدید، روح انسانی به عنوان بخش غیرمادی انسان که قادر به ارتباط با خدا و درک امور الهی است، برجسته میشود.[۳] این مفهوم در تمایز با جسم و گاهی نفس (ψυχή، psuchē) به کار میرود، اگرچه در برخی موارد، روح و نفس در متون کتاب مقدس به صورت مترادف استفاده شدهاند.[۴]
اهمیت تاریخی یا الاهیاتی
مفهوم روح انسانی در الهیات مسیحی جایگاه محوری دارد، زیرا به ماهیت انسان به عنوان موجودی آفریده شده به صورت خدا و دارای بُعد روحانی اشاره میکند. در سنتهای کاتولیک و ارتدوکس، روح انسانی به عنوان جوهرهای جاودان تلقی میشود که پس از مرگ به حیات خود ادامه میدهد و در انتظار رستاخیز نهایی است. پروتستانها نیز عموماً این دیدگاه را تأیید میکنند، اما برخی گروههای پروتستان باور متفاوت تری دارند.
اختلافات الاهیاتی درباره ماهیت روح انسانی شامل موضوعاتی مانند جاودانگی ذاتی روح یا وابستگی آن به خدا برای بقا است. در سنت کاتولیک، تأکید بر جاودانگی ذاتی روح است، در حالی که برخی پروتستانها معتقدند که جاودانگی تنها از طریق فیض خدا به روح عطا میشود.