پرش به محتوا

انجیل به قلم مرقس فصل 6: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه کتاب مقدس
دیداریویکی‌متن
صفحه‌ای تازه حاوی «{{صفحه_کتاب_مقدس}}» ایجاد کرد
 
Pedia1 (بحث | مشارکت‌ها)
مدیران
۱۴۷ ویرایش‌ها
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{صفحه_کتاب_مقدس}}
{{صفحه_کتاب_مقدس}}
==انجبل به قلم مرقس فصل ۶ ==
{| class="wikitable" style="width:100%; border:1px solid #ccc; font-size:15px; line-height:1.6; background:#fff;"
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
پس از آنجا روانه شده، به وطن خویش آمد و [[شاگردان|شاگردانش]] از عقب او آمدند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
چون روز [[سبت|سَبَّت]] رسید، در [[کنیسه‌|کنیسه]] تعلیم دادن آغاز نمود و بسیاری چون شنیدند، حیران شده گفتند: «از کجا بدین شخص این چیزها رسیده و این چه حکمت است که به او عطا شده است که چنین معجزات از دست او صادر می‌گردد؟
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
مگر این نیست نجار پسر [[مریم مادر عیسی|مریم]] و برادر [[یعقوب برادر عیسی|یعقوب]] و [[یوشا برادر عیسی|یوشا]] و [[یهودا برادر عیسی|یهودا]] و [[شمعون برادر عیسی|شمعون]]؟
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
[[عیسی]] ایشان را گفت: «[[نبی]] بی حرمت نباشد جز در وطن خود و میان خویشان و در خانه خود.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و در آنجا هیچ معجزه‌ای نتوانست نمود جز اینکه دستهای خود را بر چند مریض نهاده، ایشان را [[شفا]] داد.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۶
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و از بی ایمانی ایشان متعجب شده، در دهات آن حوالی گشته، تعلیم همی داد.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۷
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
پس آن دوازده را پیش خوانده، شروع کرد به فرستادن ایشان جفت جفت و ایشان را بر [[دیو|ارواح پلید]] قدرت داد،
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۸
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و ایشان را قدغن فرمود که «جز عصا فقط، هیچ چیز برندارید، نه توشه‌دان و نه پول در کمربند خود،
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۹
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
بلکه موزه‌ای در پا کنید و دو قبا در بر نکنید.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۰
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و بدیشان گفت: «در هر جا داخل خانه‌ای شوید، در آن بمانید تا از آنجا کوچ کنید.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۱
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و هر جا که شما را قبول نکنند و به سخن شما گوش نگیرند، از آن مکان بیرون رفته، خاک پایهای خود را بیفشانید تا بر آنها شهادتی گردد. هرآینه به شما می‌گویم حالت [[سدوم]] و [[غموره]] در روز جزا از آن شهر سهل‌تر خواهد بود.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۲
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
پس روانه شده، موعظه کردند که [[توبه]] کنند،
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۳
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و بسیار [[دیو|دیوها]] را بیرون کردند و مریضان کثیر را روغن مالیده، [[شفا]] دادند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۴
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
........
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۵
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و [[هیرودیس آنتیپاس|هیرودیس پادشاه]] شنید زیرا که اسم او شهرت یافته بود و گفت که «[[یحیی تعمید دهنده]] از مردگان برخاسته است و از این جهت معجزات از او به ظهور می‌آید
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۶
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
اما [[هیرودیس آنتیپاس|هیرودیس]] چون شنید گفت: «این همان [[یحیی تعمید دهنده|یحیی]] است که من سرش را از تن جدا کردم که از مردگان برخاسته است.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۷
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
زیرا که [[هیرودیس آنتیپاس|هیرودیس]] فرستاده، [[یحیی تعمید دهنده|یحیی]] را گرفتار نموده، او را در زندان بست بخاطر [[هیرودیا همسر هیرودیس آنتیپاس|هیرودیا]]، زن برادر او [[فیلیپس آنتیپاس|فیلُپّس]] که او را در نکاح خویش آورده بود.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۸
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
از آن جهت که [[یحیی تعمید دهنده|یحیی]] به [[هیرودیس آنتیپاس|هیرودیس]] گفته بود: «نگاه داشتن زن برادرت بر تو روا نیست.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۱۹
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
پس [[هیرودیا همسر هیرودیس آنتیپاس|هیرودیا]] از او کینه داشته، می‌خواست او را به قتل رساند اما نمی‌توانست،
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۰
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
زیرا که [[هیرودیس آنتیپاس|هیرودیس]] از [[یحیی تعمید دهنده|یحیی]] می‌ترسید چونکه او را مرد عادل و [[مقدس]] می‌دانست و رعایتش می‌نمود و هرگاه از او می‌شنید بسیار به عمل می‌آورد و به خوشی سخن او را اصغا می‌نمود.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۱
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
اما چون هنگام فرصت رسید که [[هیرودیس آنتیپاس|هیرودیس]] در روز میلاد خود امرای خود و سرتیپان و روسای [[جلیل]] را ضیافت نمود؛
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۲
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و دختر [[هیرودیا همسر هیرودیس آنتیپاس|هیرودیا]] به مجلس درآمده، رقص کرد و [[هیرودیس آنتیپاس|هیرودیس]] و اهل مجلس را شاد نمود. پادشاه بدان دختر گفت: «آنچه خواهی از من بطلب تا به تو دهم.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۳
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و از برای او قسم خورد که «آنچه از من خواهی حتی نصف ملک مرا هرآینه به تو عطا کنم.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۴
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
او بیرون رفته، به مادر خود گفت: «چه بطلبم؟» گفت: «سر [[یحیی تعمید دهنده]] را.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۵
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
در ساعت به حضور پادشاه درآمده، خواهش نموده، گفت: «‌می‌خواهم که الآن سر [[یحیی تعمید دهنده]] را در طبقی به من عنایت فرمایی.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۶
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
پادشاه به شدت محزون گشت، لیکن بجهت پاس قسم و خاطر اهل مجلس نخواست او را محروم نماید.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۷
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
بی درنگ پادشاه جلادی فرستاده، فرمود تا سرش را بیاورد.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۸
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و او به زندان رفته سر او را از تن جدا ساخته و بر طبقی آورده، بدان دختر داد و دختر آن را به مادر خود سپرد.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۲۹
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
چون شاگردانش شنیدند، آمدند و بدن او را برداشته، دفن کردند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۰
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و [[رسولان]] نزد [[عیسی]] جمع شده، از آنچه کرده و تعلیم داده بودند او را خبر دادند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۱
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
بدیشان گفت: «شما به خلوت، به جای ویران بیایید و اندکی استراحت نمایید» زیرا آمد و رفت چنان بود که فرصت نان خوردن نیز نکردند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۲
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
پس به تنهایی در کشتی به موضعی ویران رفتند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۳
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و مردم ایشان را روانه دیده، بسیاری او را شناختند و از جمیع شهرها بر خشکی بدان سو شتافتند و از ایشان سبقت جسته، نزد وی جمع شدند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۴
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
[[عیسی]] بیرون آمده، گروهی بسیار دیده، بر ایشان ترحم فرمود زیرا که چون گوسفندان بی شبان بودند و بسیار به ایشان تعلیم دادن گرفت.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۵
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و چون بیشتری از روز سپری گشت، [[شاگردان|شاگردانش]] نزد وی آمده، گفتند: «این مکان ویرانه است و وقت منقضی شده.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۶
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
اینها را رخصت ده تا به اراضی و دهات این نواحی رفته، نان بجهت خود بخرند که هیچ خوراکی ندارند.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۷
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
در جواب ایشان گفت: «شما ایشان را غذا دهید!» وی را گفتند: «مگر رفته، دویست دینار نان بخریم تا اینها را طعام دهیم!»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۸
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
بدیشان گفت: «چند نان دارید؟ رفته، تحقیق کنید.» پس دریافت کرده، گفتند: «پنج نان و دو ماهی.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۳۹
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
آنگاه ایشان را فرمود که «همه را دسته دسته بر سبزه بنشانید.»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۰
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
پس صف صف، صد صد و پنجاه پنجاه نشستند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۱
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و آن پنج نان و دو ماهی را گرفته، به سوی [[آسمان]] نگریسته، [[برکت]] داد و نان را پاره نموده، به [[شاگردان]] خود بسپرد تا پیش آنها بگذارند و آن دو ماهی را بر همه آنها تقسیم نمود.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۲
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
پس جمیعا خورده، سیر شدند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۳
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و از خرده‌‌‌های نان و ماهی، دوازده سبد پر کرده، برداشتند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۴
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و خورندگان نان، قریب به پنج هزار مرد بودند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۵
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
فی‌الفور [[شاگردان]] خود را الحاح فرمود که به کشتی سوار شده، پیش از او به [[بیت صیدا]] عبور کنند تا خود آن جماعت را مرخّص فرماید.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۶
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و چون ایشان را مرخّص نمود، بجهت عبادت به فراز کوهی برآمد.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۷
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و چون شام شد، کشتی در میان دریا رسید و او تنها بر خشکی بود.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۸
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و ایشان را در راندن کشتی خسته دید زیرا که باد مخالف بر ایشان می‌وزید. پس نزدیک پاس چهارم از شب بر دریا خرامان شده، به نزد ایشان آمد و خواست از ایشان بگذرد.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۴۹
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
اما چون او را بر دریا خرامان دیدند، تصور نمودند که این خیالی است. پس فریاد برآوردند،
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵۰
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
زیرا که همه او را دیده، مضطرب شدند. پس بی درنگ بدیشان خطاب کرده، گفت: «خاطر جمع دارید! من هستم، ترسان مباشید!»
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵۱
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و تا نزد ایشان به کشتی سوار شد، باد ساکن گردید چنانکه بی نهایت در خود متحیر و متعجب شدند،
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵۲
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
زیرا که معجزه نان را درک نکـرده بودند زیرا دل ایشان سخت بود.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵۳
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
پس از دریا گذشته، به سرزمین [[جنیسارت|جنِیسارت]] آمده، لنگر انداختند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵۴
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و چون از کشتی بیرون شدند، مردم در حال او را شناختند،
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵۵
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و در همه آن نواحی بشتاب می‌گشتند و بیماران را بر تختها نهاده، هر جا که می‌شنیدند که او در آنجا است، می‌آوردند.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-
! style="background:#4a90e2; color:#fff; padding:8px; text-align:center;" | آیه ۵۶
|-
| '''ترجمه قدیم :'''<br />
و هر جایی که به دهات یا شهرها یا اراضی می‌رفت، مریضان را بر راهها می‌گذاردند و از او خواهش می‌نمودند که محض دامن ردای او را لمس کنند و هر که آن را لمس می‌کرد [[شفا]] می‌یافت.
<br /><br />
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br />
.......
|-}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۱:۵۸

انجبل به قلم مرقس فصل ۶

آیه ۱
ترجمه قدیم :

پس از آنجا روانه شده، به وطن خویش آمد و شاگردانش از عقب او آمدند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲
ترجمه قدیم :

چون روز سَبَّت رسید، در کنیسه تعلیم دادن آغاز نمود و بسیاری چون شنیدند، حیران شده گفتند: «از کجا بدین شخص این چیزها رسیده و این چه حکمت است که به او عطا شده است که چنین معجزات از دست او صادر می‌گردد؟

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳
ترجمه قدیم :

مگر این نیست نجار پسر مریم و برادر یعقوب و یوشا و یهودا و شمعون؟

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴
ترجمه قدیم :

عیسی ایشان را گفت: «نبی بی حرمت نباشد جز در وطن خود و میان خویشان و در خانه خود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵
ترجمه قدیم :

و در آنجا هیچ معجزه‌ای نتوانست نمود جز اینکه دستهای خود را بر چند مریض نهاده، ایشان را شفا داد.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۶
ترجمه قدیم :

و از بی ایمانی ایشان متعجب شده، در دهات آن حوالی گشته، تعلیم همی داد.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۷
ترجمه قدیم :

پس آن دوازده را پیش خوانده، شروع کرد به فرستادن ایشان جفت جفت و ایشان را بر ارواح پلید قدرت داد،

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۸
ترجمه قدیم :

و ایشان را قدغن فرمود که «جز عصا فقط، هیچ چیز برندارید، نه توشه‌دان و نه پول در کمربند خود،

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۹
ترجمه قدیم :

بلکه موزه‌ای در پا کنید و دو قبا در بر نکنید.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۰
ترجمه قدیم :

و بدیشان گفت: «در هر جا داخل خانه‌ای شوید، در آن بمانید تا از آنجا کوچ کنید.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۱
ترجمه قدیم :

و هر جا که شما را قبول نکنند و به سخن شما گوش نگیرند، از آن مکان بیرون رفته، خاک پایهای خود را بیفشانید تا بر آنها شهادتی گردد. هرآینه به شما می‌گویم حالت سدوم و غموره در روز جزا از آن شهر سهل‌تر خواهد بود.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۲
ترجمه قدیم :

پس روانه شده، موعظه کردند که توبه کنند،

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۳
ترجمه قدیم :

و بسیار دیوها را بیرون کردند و مریضان کثیر را روغن مالیده، شفا دادند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۴
ترجمه قدیم :

........

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۵
ترجمه قدیم :

و هیرودیس پادشاه شنید زیرا که اسم او شهرت یافته بود و گفت که «یحیی تعمید دهنده از مردگان برخاسته است و از این جهت معجزات از او به ظهور می‌آید

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۶
ترجمه قدیم :

اما هیرودیس چون شنید گفت: «این همان یحیی است که من سرش را از تن جدا کردم که از مردگان برخاسته است.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۷
ترجمه قدیم :

زیرا که هیرودیس فرستاده، یحیی را گرفتار نموده، او را در زندان بست بخاطر هیرودیا، زن برادر او فیلُپّس که او را در نکاح خویش آورده بود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۸
ترجمه قدیم :

از آن جهت که یحیی به هیرودیس گفته بود: «نگاه داشتن زن برادرت بر تو روا نیست.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۹
ترجمه قدیم :

پس هیرودیا از او کینه داشته، می‌خواست او را به قتل رساند اما نمی‌توانست،

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۰
ترجمه قدیم :

زیرا که هیرودیس از یحیی می‌ترسید چونکه او را مرد عادل و مقدس می‌دانست و رعایتش می‌نمود و هرگاه از او می‌شنید بسیار به عمل می‌آورد و به خوشی سخن او را اصغا می‌نمود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۱
ترجمه قدیم :

اما چون هنگام فرصت رسید که هیرودیس در روز میلاد خود امرای خود و سرتیپان و روسای جلیل را ضیافت نمود؛

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۲
ترجمه قدیم :

و دختر هیرودیا به مجلس درآمده، رقص کرد و هیرودیس و اهل مجلس را شاد نمود. پادشاه بدان دختر گفت: «آنچه خواهی از من بطلب تا به تو دهم.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۳
ترجمه قدیم :

و از برای او قسم خورد که «آنچه از من خواهی حتی نصف ملک مرا هرآینه به تو عطا کنم.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۴
ترجمه قدیم :

او بیرون رفته، به مادر خود گفت: «چه بطلبم؟» گفت: «سر یحیی تعمید دهنده را.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۵
ترجمه قدیم :

در ساعت به حضور پادشاه درآمده، خواهش نموده، گفت: «‌می‌خواهم که الآن سر یحیی تعمید دهنده را در طبقی به من عنایت فرمایی.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۶
ترجمه قدیم :

پادشاه به شدت محزون گشت، لیکن بجهت پاس قسم و خاطر اهل مجلس نخواست او را محروم نماید.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۷
ترجمه قدیم :

بی درنگ پادشاه جلادی فرستاده، فرمود تا سرش را بیاورد.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۸
ترجمه قدیم :

و او به زندان رفته سر او را از تن جدا ساخته و بر طبقی آورده، بدان دختر داد و دختر آن را به مادر خود سپرد.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۹
ترجمه قدیم :

چون شاگردانش شنیدند، آمدند و بدن او را برداشته، دفن کردند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۰
ترجمه قدیم :

و رسولان نزد عیسی جمع شده، از آنچه کرده و تعلیم داده بودند او را خبر دادند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۱
ترجمه قدیم :

بدیشان گفت: «شما به خلوت، به جای ویران بیایید و اندکی استراحت نمایید» زیرا آمد و رفت چنان بود که فرصت نان خوردن نیز نکردند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۲
ترجمه قدیم :

پس به تنهایی در کشتی به موضعی ویران رفتند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۳
ترجمه قدیم :

و مردم ایشان را روانه دیده، بسیاری او را شناختند و از جمیع شهرها بر خشکی بدان سو شتافتند و از ایشان سبقت جسته، نزد وی جمع شدند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۴
ترجمه قدیم :

عیسی بیرون آمده، گروهی بسیار دیده، بر ایشان ترحم فرمود زیرا که چون گوسفندان بی شبان بودند و بسیار به ایشان تعلیم دادن گرفت.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۵
ترجمه قدیم :

و چون بیشتری از روز سپری گشت، شاگردانش نزد وی آمده، گفتند: «این مکان ویرانه است و وقت منقضی شده.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۶
ترجمه قدیم :

اینها را رخصت ده تا به اراضی و دهات این نواحی رفته، نان بجهت خود بخرند که هیچ خوراکی ندارند.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۷
ترجمه قدیم :

در جواب ایشان گفت: «شما ایشان را غذا دهید!» وی را گفتند: «مگر رفته، دویست دینار نان بخریم تا اینها را طعام دهیم!»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۸
ترجمه قدیم :

بدیشان گفت: «چند نان دارید؟ رفته، تحقیق کنید.» پس دریافت کرده، گفتند: «پنج نان و دو ماهی.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۹
ترجمه قدیم :

آنگاه ایشان را فرمود که «همه را دسته دسته بر سبزه بنشانید.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۰
ترجمه قدیم :

پس صف صف، صد صد و پنجاه پنجاه نشستند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۱
ترجمه قدیم :

و آن پنج نان و دو ماهی را گرفته، به سوی آسمان نگریسته، برکت داد و نان را پاره نموده، به شاگردان خود بسپرد تا پیش آنها بگذارند و آن دو ماهی را بر همه آنها تقسیم نمود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۲
ترجمه قدیم :

پس جمیعا خورده، سیر شدند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۳
ترجمه قدیم :

و از خرده‌‌‌های نان و ماهی، دوازده سبد پر کرده، برداشتند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۴
ترجمه قدیم :

و خورندگان نان، قریب به پنج هزار مرد بودند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۵
ترجمه قدیم :

فی‌الفور شاگردان خود را الحاح فرمود که به کشتی سوار شده، پیش از او به بیت صیدا عبور کنند تا خود آن جماعت را مرخّص فرماید.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۶
ترجمه قدیم :

و چون ایشان را مرخّص نمود، بجهت عبادت به فراز کوهی برآمد.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۷
ترجمه قدیم :

و چون شام شد، کشتی در میان دریا رسید و او تنها بر خشکی بود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۸
ترجمه قدیم :

و ایشان را در راندن کشتی خسته دید زیرا که باد مخالف بر ایشان می‌وزید. پس نزدیک پاس چهارم از شب بر دریا خرامان شده، به نزد ایشان آمد و خواست از ایشان بگذرد.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۹
ترجمه قدیم :

اما چون او را بر دریا خرامان دیدند، تصور نمودند که این خیالی است. پس فریاد برآوردند،

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۰
ترجمه قدیم :

زیرا که همه او را دیده، مضطرب شدند. پس بی درنگ بدیشان خطاب کرده، گفت: «خاطر جمع دارید! من هستم، ترسان مباشید!»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۱
ترجمه قدیم :

و تا نزد ایشان به کشتی سوار شد، باد ساکن گردید چنانکه بی نهایت در خود متحیر و متعجب شدند،

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۲
ترجمه قدیم :

زیرا که معجزه نان را درک نکـرده بودند زیرا دل ایشان سخت بود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۳
ترجمه قدیم :

پس از دریا گذشته، به سرزمین جنِیسارت آمده، لنگر انداختند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۴
ترجمه قدیم :

و چون از کشتی بیرون شدند، مردم در حال او را شناختند،

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۵
ترجمه قدیم :

و در همه آن نواحی بشتاب می‌گشتند و بیماران را بر تختها نهاده، هر جا که می‌شنیدند که او در آنجا است، می‌آوردند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۶
ترجمه قدیم :

و هر جایی که به دهات یا شهرها یا اراضی می‌رفت، مریضان را بر راهها می‌گذاردند و از او خواهش می‌نمودند که محض دامن ردای او را لمس کنند و هر که آن را لمس می‌کرد شفا می‌یافت.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

برگرفته از «https://www.pediabible.com/index.php?title=انجیل_به_قلم_مرقس_فصل_6&oldid=2657»