پرش به محتوا

انجیل به قلم لوقا فصل 2

از دانشنامه کتاب مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۴ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۰۲ توسط Pedia1 (بحث | مشارکت‌ها)

انجیل به قلم لوقا فصل ۲

آیه ۱
ترجمه قدیم :

و در آن ایام حکمی از اوغُسْطس قیصر صادر گشت که تمام ربع مسکون را اسم نویسی کنند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲
ترجمه قدیم :

و این اسم نویسی اول شد، هنگامی که کیرینیوس والی سوریه بود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳
ترجمه قدیم :

پس همه مردم هر یک به شهر خود برای اسم نویسی می‌رفتند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴
ترجمه قدیم :

و یوسف نیز از جلیل از بلده ناصره به یهودیه به شهر داود که بیت لحم نام داشت، رفت. زیرا که او از خاندان و آل داود بود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵
ترجمه قدیم :

تا نام او با مریم که نامزد او بود و نزدیک به زاییدن بود، ثبت گردد.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۶
ترجمه قدیم :

و وقتی که ایشان در آنجا بودند، هنگام وضع حمل او رسیده،

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۷
ترجمه قدیم :

پسر نخستین خود را زایید. و او را در قنداقه پیچیده، در آخور خوابانید. زیرا که برای ایشان در منزل جای نبود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۸
ترجمه قدیم :

و در آن نواحی، شبانان در صحرا بسر می‌بردند و در شب پاسبانی گله‌‌‌های خویش می‌کردند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۹
ترجمه قدیم :

ناگاه فرشته خداوند بر ایشان ظاهر شد و کبریایی خداوند بر گرد ایشان تابید و بغایت ترسان گشتند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۰
ترجمه قدیم :

فرشته ایشان را گفت: «مترسید، زیرا اینک بشارت خوشی عظیم به شما می‌دهم که برای جمیع قوم خواهد بود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۱
ترجمه قدیم :

که امروز برای شما در شهر داود، نجات دهنده‌ای که مسیح خداوند باشد متولد شد.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۲
ترجمه قدیم :

و علامت برای شما این است که طفلی در قنداقه پیچیده و در آخور خوابیده خواهید یافت.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۳
ترجمه قدیم :

در همان حال فوجی از لشکر آسمانی با فرشته حاضر شده، خدا را تسبیح کنان می‌گفتند:

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۴
ترجمه قدیم :

«خدا را در اعلی علیین جلال و بر زمین سلامتی و در میان مردم رضامندی باد.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۵
ترجمه قدیم :

و چون فرشتگان از نزد ایشان به آسمان رفتند، شبانان با یکدیگر گفتند: «الآن به بیت لحم برویم و این چیزی را که واقع شده و خداوند آن را به ما اعلام نموده است ببینیم.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۶
ترجمه قدیم :

پس به شتاب رفته، مریم و یوسف و آن طفل را در آخور خوابیده یافتند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۷
ترجمه قدیم :

چون این را دیدند، آن سخنی را که درباره طفل بدیشان گفته شده بود، شهرت دادند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۸
ترجمه قدیم :

و هر که می‌شنید از آنچه شبانان بدیشان گفتند، تعجب می‌نمود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۱۹
ترجمه قدیم :

اما مریم در دل خود متفکر شده، این همه سخنان را نگاه می‌داشت.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۰
ترجمه قدیم :

و شبانان خدا را تمجید و حمد کنان برگشتند، به سبب همه آن اموری که دیده و شنیده بودند چنانکه به ایشان گفته شده بود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۱
ترجمه قدیم :

و چون روز هشتم، وقت ختنه طفل رسید، او را عیسی نام نهادند، چنانکه فرشته قبل از قرار گرفتن او در رحم، او را نامیده بود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۲
ترجمه قدیم :

و چون ایام تطهیر ایشان بر حسب شریعت موسی رسید، او را به اورشلیم بردند تا به خداوند بگذرانند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۳
ترجمه قدیم :

چنانکه در شریعت خداوند مکتوب است که هر ذکوری که رحم را گشاید، مقدس خداوند خوانده شود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۴
ترجمه قدیم :

و تا قربانی گذرانند، چنانکه در شریعت خداوند مقرر است، یعنی جفت فاخته‌ای یا دو جوجه کبوتر.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۵
ترجمه قدیم :

و اینک شخصی شمعون نام در اورشلیم بود که مرد صالح و متقی و منتظر تسلی اسرائیل بود و روح‌القدس بر وی بود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۶
ترجمه قدیم :

و از روح‌القدس بدو وحی رسیده بود که تا مسیح خداوند را نبینی موت را نخواهی دید.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۷
ترجمه قدیم :

پس به راهنمایی روح، به هیکل درآمد و چون والدینش آن طفل یعنی عیسی را آوردند تا رسوم شریعت را بجهت او بعمل آورند،

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۸
ترجمه قدیم :

او را در آغوش خود کشیده و خدا را متبارک خوانده، گفت:

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۲۹
ترجمه قدیم :

«الحال ای خداوند بنده خود را رخصت می‌دهی، به سلامتی بر حسب کلام خود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۰
ترجمه قدیم :

زیرا که چشمان من نجات تو را دیده است،

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۱
ترجمه قدیم :

که آن را پیش روی جمیع امّت‌ها مهیا ساختی.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۲
ترجمه قدیم :

نوری که کشف حجاب برای امّت‌ها کند و قوم تو اسرائیل را جلال بُود.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۳
ترجمه قدیم :

و یوسف و مادرش از آنچه درباره او گفته شد، تعجب نمودند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۴
ترجمه قدیم :

پس شمعون ایشان را برکت داده، به مادرش مریم گفت: «اینک این طفل قرار داده شد، برای افتادن و برخاستن بسیاری از آل اسرائیل و برای آیتی که به خلاف آن خواهند گفت.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۵
ترجمه قدیم :

و در قلب تو نیز شمشیری فرو خواهد رفت تا افکار قلوب بسیاری مکشوف شود.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۶
ترجمه قدیم :

و زنی نبیه بود، حنا نام، دختر فنُوئیل از سبط اشیر بسیار سالخورده، که از زمان بکارت هفت سال با شوهر بسر برده بود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۷
ترجمه قدیم :

و قریب به هشتاد و چهـار سـال بـود که او بیـوه گشته از هیکل جدا نمی‌شد، بلکه شبانه روز به روزه و مناجات در عبادت مشغول می‌بود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۸
ترجمه قدیم :

او در همان ساعت در آمـده، خـدا را شکـر نمـود و دربـاره او به همه منتظرین نجات در اورشلیـم، تکلـم نمـود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۳۹
ترجمه قدیم :

و چون تمامی رسوم شریعت خداوند را به پایان برده بودند، به شهر خود ناصره جلیل مراجعت کردند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۰
ترجمه قدیم :

و طفل نمو کرده، به روح قوی می‌گشت و از حکمت پر شده، فیض خدا بر وی می‌بود.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۱
ترجمه قدیم :

و والدین او هر ساله بجهت عید فصح، به اورشلیم می‌رفتند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۲
ترجمه قدیم :

و چون دوازده ساله شد، موافق رسـم عیـد، بـه اورشلیـم آمدنـد.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۳
ترجمه قدیم :

و چون روزهـا را تمام کرده، مراجعت می‌نمودند، آن طفل یعنی عیسـی، در اورشلیـم توقف نمـود و یوسـف و مـادرش نمی‌دانستنـد.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۴
ترجمه قدیم :

بلکـه چـون گمان می‌بردند که او در قافله است، سفر یک روزه کردند و او را در میان خویشـان و آشنایـان خود می‌جستند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۵
ترجمه قدیم :

و چون او را نیافتند، در طلب او به اورشلیـم برگشتنـد.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۶
ترجمه قدیم :

و بعـد از سـه روز، او را در هیکـل یافتنـد که در میـان معلمـان نشسته، سخنان ایشان را می‌شنود و از ایشان سؤال همی کرد.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۷
ترجمه قدیم :

و هر که سخن او را می‌شنید، از فهم و جوابهـای او متحیـر می‌گشـت.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۸
ترجمه قدیم :

چون ایشان او را دیدند، مضطرب شدند. پس مادرش به وی گفت: «ای فرزند چرا با ما چنین کردی؟ اینک پدرت و من غمنـاک گشتـه تـو را جستجـو می‌کردیـم.»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۴۹
ترجمه قدیم :

او به ایشـان گفت: «از بهـر چه مـرا طلـب می‌کردیـد، مگر ندانسته‌اید که باید من در امور پدر خود باشم؟»

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۰
ترجمه قدیم :

ولی آن سخنی را که بدیشان گفت، نفهمیدند.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۱
ترجمه قدیم :

پس با ایشان روانه شده، به ناصره آمد و مطیع ایشان می‌بود و مادر او تمامی این امور را در خاطر خود نگاه می‌داشت.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......

آیه ۵۲
ترجمه قدیم :

و عیسی در حکمت و قامت و رضامندی نزد خدا و مردم ترقی می‌کرد.

ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:
.......