انجیل به قلم لوقا فصل 2: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
|- | |- | ||
| '''ترجمه قدیم :'''<br /> | | '''ترجمه قدیم :'''<br /> | ||
اما مریم در دل خود متفکر شده، این همه سخنان را نگاه میداشت. | |||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | '''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۰: | ||
|- | |- | ||
| '''ترجمه قدیم :'''<br /> | | '''ترجمه قدیم :'''<br /> | ||
و شبانان خدا را تمجید و حمد کنان برگشتند، به سبب همه آن اموری که دیده و شنیده بودند چنانکه به ایشان گفته شده بود. | |||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | '''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | ||
خط ۱۶۸: | خط ۱۶۸: | ||
|- | |- | ||
| '''ترجمه قدیم :'''<br /> | | '''ترجمه قدیم :'''<br /> | ||
و چون روز هشتم، وقت ختنه طفل رسید، او را عیسی نام نهادند، چنانکه فرشته قبل از قرار گرفتن او در رحم، او را نامیده بود. | |||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | '''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | ||
خط ۱۷۶: | خط ۱۷۶: | ||
|- | |- | ||
| '''ترجمه قدیم :'''<br /> | | '''ترجمه قدیم :'''<br /> | ||
و چون ایام تطهیر ایشان بر حسب شریعت موسی رسید، او را به اورشلیم بردند تا به خداوند بگذرانند. | |||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | '''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۴: | ||
|- | |- | ||
| '''ترجمه قدیم :'''<br /> | | '''ترجمه قدیم :'''<br /> | ||
چنانکه در شریعت خداوند مکتوب است که هر ذکوری که رحم را گشاید، مقدس خداوند خوانده شود. | |||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | '''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | ||
خط ۱۹۲: | خط ۱۹۲: | ||
|- | |- | ||
| '''ترجمه قدیم :'''<br /> | | '''ترجمه قدیم :'''<br /> | ||
و تا قربانی گذرانند، چنانکه در شریعت خداوند مقرر است، یعنی جفت فاختهای یا دو جوجه کبوتر. | |||
<br /><br /> | <br /><br /> | ||
'''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> | '''ترجمه دانشنامه کتاب مقدس:'''<br /> |
نسخهٔ ۴ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۶:۳۹
انجیل به قلم لوقا فصل ۲
آیه ۱ |
---|
ترجمه قدیم : و در آن ایام حکمی از اوغُسْطس قیصر صادر گشت که تمام ربع مسکون را اسم نویسی کنند.
|
آیه ۲ |
ترجمه قدیم : و این اسم نویسی اول شد، هنگامی که کیرینیوس والی سوریه بود.
|
آیه ۳ |
ترجمه قدیم : پس همه مردم هر یک به شهر خود برای اسم نویسی میرفتند.
|
آیه ۴ |
ترجمه قدیم : و یوسف نیز از جلیل از بلده ناصره به یهودیه به شهر داود که بیت لحم نام داشت، رفت. زیرا که او از خاندان و آل داود بود.
|
آیه ۵ |
ترجمه قدیم : تا نام او با مریم که نامزد او بود و نزدیک به زاییدن بود، ثبت گردد.
|
آیه ۶ |
ترجمه قدیم : و وقتی که ایشان در آنجا بودند، هنگام وضع حمل او رسیده،
|
آیه ۷ |
ترجمه قدیم : پسر نخستین خود را زایید. و او را در قنداقه پیچیده، در آخور خوابانید. زیرا که برای ایشان در منزل جای نبود.
|
آیه ۸ |
ترجمه قدیم : و در آن نواحی، شبانان در صحرا بسر میبردند و در شب پاسبانی گلههای خویش میکردند.
|
آیه ۹ |
ترجمه قدیم : ناگاه فرشته خداوند بر ایشان ظاهر شد و کبریایی خداوند بر گرد ایشان تابید و بغایت ترسان گشتند.
|
آیه ۱۰ |
ترجمه قدیم : فرشته ایشان را گفت: «مترسید، زیرا اینک بشارت خوشی عظیم به شما میدهم که برای جمیع قوم خواهد بود.
|
آیه ۱۱ |
ترجمه قدیم : که امروز برای شما در شهر داود، نجات دهندهای که مسیح خداوند باشد متولد شد.
|
آیه ۱۲ |
ترجمه قدیم : و علامت برای شما این است که طفلی در قنداقه پیچیده و در آخور خوابیده خواهید یافت.»
|
آیه ۱۳ |
ترجمه قدیم : در همان حال فوجی از لشکر آسمانی با فرشته حاضر شده، خدا را تسبیح کنان میگفتند:
|
آیه ۱۴ |
ترجمه قدیم : «خدا را در اعلی علیین جلال و بر زمین سلامتی و در میان مردم رضامندی باد.»
|
آیه ۱۵ |
ترجمه قدیم : و چون فرشتگان از نزد ایشان به آسمان رفتند، شبانان با یکدیگر گفتند: «الآن به بیت لحم برویم و این چیزی را که واقع شده و خداوند آن را به ما اعلام نموده است ببینیم.»
|
آیه ۱۶ |
ترجمه قدیم : پس به شتاب رفته، مریم و یوسف و آن طفل را در آخور خوابیده یافتند.
|
آیه ۱۷ |
ترجمه قدیم : چون این را دیدند، آن سخنی را که درباره طفل بدیشان گفته شده بود، شهرت دادند.
|
آیه ۱۸ |
ترجمه قدیم : و هر که میشنید از آنچه شبانان بدیشان گفتند، تعجب مینمود.
|
آیه ۱۹ |
ترجمه قدیم : اما مریم در دل خود متفکر شده، این همه سخنان را نگاه میداشت.
|
آیه ۲۰ |
ترجمه قدیم : و شبانان خدا را تمجید و حمد کنان برگشتند، به سبب همه آن اموری که دیده و شنیده بودند چنانکه به ایشان گفته شده بود.
|
آیه ۲۱ |
ترجمه قدیم : و چون روز هشتم، وقت ختنه طفل رسید، او را عیسی نام نهادند، چنانکه فرشته قبل از قرار گرفتن او در رحم، او را نامیده بود.
|
آیه ۲۲ |
ترجمه قدیم : و چون ایام تطهیر ایشان بر حسب شریعت موسی رسید، او را به اورشلیم بردند تا به خداوند بگذرانند.
|
آیه ۲۳ |
ترجمه قدیم : چنانکه در شریعت خداوند مکتوب است که هر ذکوری که رحم را گشاید، مقدس خداوند خوانده شود.
|
آیه ۲۴ |
ترجمه قدیم : و تا قربانی گذرانند، چنانکه در شریعت خداوند مقرر است، یعنی جفت فاختهای یا دو جوجه کبوتر.
|
آیه ۲۵ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۲۶ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۲۷ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۲۸ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۲۹ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۳۰ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۳۱ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۳۲ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۳۳ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۳۴ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۳۵ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۳۶ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۳۷ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۳۸ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۳۹ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۴۰ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۴۱ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۴۲ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۴۳ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۴۴ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۴۵ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۴۶ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۴۷ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۴۸ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۴۹ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۵۰ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۵۱ |
ترجمه قدیم : ........
|
آیه ۵۲ |
ترجمه قدیم : ........
|