یحیی تعمید دهنده

یحیی تعمیددهنده

یحیی تعمیددهنده (به عبری: יוחנן המטביל) واعظی بود که توسط خدا فرستاده شد تا قوم اسرائیل را برای آمدن عیسی مسیح آماده کند و او را به عنوان مسیح موعود شهادت دهد و تأیید کند. او از زکریا و الیزابت به دنیا آمد، با وجود اینکه هر دوی آنها از سن باروری گذشته بودند.

زندگینامه

پیش از تولد

پیش‌گویی‌ها

دو پیامبر، یکی پیش از تبعید و دیگری پس از تبعید، از پیامبری که قرار بود بیاید، خبر دادند. در پایان سلطنت طولانی عزیا، یکی از بهترین پادشاهان یهودا، اشعیا نبی خدمت طولانی مدتی را در میان مردمی آغاز کرد که به سرعت در حال تبدیل شدن به جامعه‌ای بی‌خدا بودند. در بحبوحه این خدمت - بیش از ۶۰۰ سال قبل از تولد یحیی، از طریق وحی از جانب خدا پیشگویی شد که «صدایی... در بیابان...» خواهد آمد و راه را برای خدا در میان قومش آماده خواهد کرد.

سال‌ها بعد، پس از بازگشت یهودیان به اورشلیم و یهودا، ملاکی بازگشت الیاس را قبل از «روز خداوند» پیشگویی کرد. این پیشگویی در درجه اول در شخص یحیی تعمیددهنده به وقوع پیوست.

وعده تولد

زکریا و همسرش الیزابت، که از خانواده‌ای کاهن بودند، با وجود اینکه از نظر خدا عادل بودند، فرزندی نداشتند.

یک بار در حالی که زکریا وظیفه کاهنی داشت، او انتخاب شد تا به معبد برود و بخور بسوزاند.

در حالی که مردم در بیرون مشغول دعا بودند و بخور سوزانده می‌شد، جبرئیل فرشته ظاهر شد. در ترس زکریا از فرشته، به او توضیح داده شد که دعاهای او و الیزابت مستجاب شده است. همچنین توضیح داده شد که بسیاری از تولد یحیی خوشحال خواهند شد، او مایه افتخار خدا خواهد بود و قبل از تولد از روح القدس پر خواهد شد (همچنین اجازه نوشیدن شراب یا الکل را نداشت)، و بسیاری از بنی‌اسرائیل را به سوی خدا باز خواهد گرداند.

همچنین توضیح داده شد که او بازگشت الیاس را محقق خواهد کرد. زکریا به دلیل ناتوانی خود و همسرش در بچه‌دار شدن، این موضوع را زیر سوال برد، و بنابراین ساکت شد و نتوانست صحبت کند. پس از این، الیزابت باردار شد و به مدت پنج ماه با یحیی در رحم او خلوت گزید.

جان در رحم می‌پرد

یک ماه پس از عزلت الیزابت (ششمین ماه بارداری او)، مریم به دیدار خواهرش رفت. یوحنا در حضور عیسی که توسط عمه‌اش حمل می‌شد، از شادی در رحم مادرش به جست و خیز افتاد.

تولد

سه ماه بعد، الیزابت یحیی را به دنیا آورد و همانطور که وعده داده شده بود، بسیاری از تولد او شادمان شدند. پس از هشت روز، آنها قصد داشتند یحیی را ختنه کنند و قصد داشتند نام پدرش را بر او بگذارند. سپس پیشنهاد شد که او یحیی نامیده شود. در ابتدا این امر باعث سردرگمی در میان خانواده شد زیرا هیچ خویشاوندی با این نام وجود نداشت. بلافاصله پس از آن، زکریا روی لوحی نوشت که نام او یحیی خواهد بود، و فوراً توانست دوباره صحبت کند.

پس از تولدش، یحیی بیشتر در خدا رشد کرد و در بیابان زندگی کرد تا زمانی که آماده شد علناً به اسرائیل ظاهر شود.

یحیی بسیاری را تعمید می‌دهد

پس از زندگی در بیابان، خداوند یحیی را از زندگی در بیابان فراخواند و او را به موعظه فراخواند. او لباس‌هایی از پشم شتر می‌پوشید، کمربند چرمی می‌بست و ملخ و عسل می‌خورد و در سراسر منطقه اردن سفر می‌کرد. مردم نزد یحیی می‌آمدند و پس از بازگشت به سوی خدا، در رود اردن غسل تعمید می‌گرفتند. از آن زمان به بعد، به او لقب «تعمیددهنده» داده شد، زیرا بسیاری را غسل تعمید می‌داد.

وقتی یحیی تعمیددهنده فریسیان و صدوقیان را دید، آنها را به افعی‌ها تشبیه کرد و آنها را سرزنش نمود.

بسیاری از آنها در پاسخ گفتند که برای خشنودی خدا چه باید بکنند. یحیی به آنها پاسخ داد که کسانی که پیراهن اضافی دارند باید به کسانی که ندارند بدهند، خراجگیران فقط باید آنچه را که باید بگیرند، و به دستمزد خود راضی باشند.

خیلی زود بسیاری شروع به این سوال کردند که آیا خود یحیی تعمیددهنده مسیح است یا خیر. یحیی به مردم گفت که او مسیح نیست. بنابراین رهبران یهود (فریسیان و صدوقیان) شروع به پرسیدن این سوال کردند که آیا او ایلیا است و آیا او ایلیا است. یحیی به آنها پاسخ داد که او ایلیا نیست (بلکه او نمادی از ایلیا بود، نه او به شکل انسان) و پیامبر نیست. رهبران یهود هنوز در این فکر بودند که او کیست و بنابراین یحیی به آنها پاسخ داد که او کسی است که قرار است راه را برای مسیح هموار کند. رهبران یهود هنوز در این فکر بودند که اگر او ایلیا یا مسیح نیست، پس چرا او تعمید می‌دهد.

سپس یحیی به مردم گفت که او مردم را با آب تعمید می‌داد تا نماد توبه باشد، اما کسی که پس از او می‌آید، با روح القدس خواهد بود و او شایسته انجام وظایفی که او بر عهده خواهد گرفت، نیست. همچنین کسی که پس از یحیی می‌آید، کسی خواهد بود که شریران را مجازات می‌کند. یحیی به موعظه انجیل به مردم ادامه داد.

یحیی عیسی را غسل تعمید می‌دهد

در این مدت، خود عیسی مسیح از جلیل آمد تا یحیی او را غسل تعمید دهد. در ابتدا یحیی سعی کرد عیسی را متقاعد کند که او باید توسط عیسی غسل تعمید داده شود، نه اینکه او عیسی را غسل تعمید دهد. پس از اینکه عیسی به یحیی گفت که غسل تعمید برای او مناسب است، یحیی موافقت کرد.

به محض اینکه یحیی عیسی را غسل تعمید داد، آسمان گشوده شد و روح القدس به شکلی کبوتر مانند فرود آمد و صدایی اعلام کرد که عیسی پسر خداست که از او خشنود است. خود یحیی همه اینها را با چشمان خود دید.

روز بعد، همانطور که یحیی با مردم بود، عیسی را دید که به سمت او می‌آید و اعلام کرد که این همان کسی است که او راه را برای او آماده می‌کند. یحیی همچنان به شهادت دادن خود در مورد مشاهده نزول روح القدس ادامه داد. یحیی توضیح داد که تا زمانی که نزول روح القدس را ندیده بود، با اطمینان نمی‌دانست که مسیح را تعمید داده است. بنابراین یحیی تأیید کرد که عیسی مسیح پسر خداست.

پیروان یحیی به عیسی ایمان دارند

روز بعد، یحیی دوباره در کنار رود اردن با مردم بود و آنها را غسل تعمید می‌داد. دوباره عیسی را دید که در حال عبور است و اعلام کرد که او بره خداست. وقتی دو نفر از شاگردان یحیی این را از استاد خود شنیدند، از پی عیسی رفتند. یحیی دوباره پیوسته مژده عیسی مسیح را به مردم می‌رساند.

حبس

او همچنین هیرودیس پادشاه را به خاطر ازدواجش با هیرودیا و اعمال شریرانه‌اش سرزنش کرد. وقتی پادشاه این را شنید، یحیی تعمیددهنده را زندانی کرد. در حین زندان، پیروان یحیی به او گفتند که عیسی چه می‌کرده است. در یک مقطع، یحیی از دو نفر از شاگردانش خواست تا از عیسی بپرسند که آیا او مسیح است یا شخص دیگری خواهد آمد.

وقتی شاگردان رسیدند عیسی به آنها گفت که تمام معجزاتی را که از او دیده‌اند به یحیی گزارش دهند. هنگامی که شاگردان یحیی آنجا را ترک می‌کردند، عیسی شروع به صحبت در مورد یحیی تعمیددهنده برای جمعیت کرد. عیسی با جمعیت بحث کرد که یحیی یک مرد با لباس‌های فاخر نبود. اینکه یحیی فقط یک پیامبر نبود، بلکه کسی بود که قرار بود راه را برای مسیح آماده کند.

یحیی حتی به عنوان یکی از بزرگترین مردان تاریخ معرفی شد. بسیاری از مردم به دلیل غسل تعمیدشان توسط یحیی، سخنان عیسی را تصدیق می‌کنند؛ رهبران یهود این کار را نکردند زیرا توسط یحیی غسل تعمید داده نشده و ایمان نیاورده بودند. خود عیسی بیشتر توضیح داد که چگونه همه تا زمان یحیی تعمیددهنده، عیسی را پیشگویی کرده بودند و اینکه او در واقع نماد الیاس بود.

مردم حتی با کودکان مقایسه می‌شدند، به طوری که آنها نه یحیی و نه عیسی را در نقش‌های مربوط به خودشان باور نداشتند. مردم یحیی را دیو خطاب می‌کردند، حتی در حالی که او نان یا شراب نمی‌خورد.

مرگ و سر بریدن

در تمام این مدت، یحیی به دلیل سرزنش او و به ویژه رابطه نامشروعش با همسرش، توسط هیرودیس حاکم زندانی شده بود. هیرودیا، همسر حاکم، به همین دلیل از یحیی تعمیددهنده متنفر بود و می‌خواست او را بکشد.

با این حال، هیرودیس تِترارک قصد کشتن یحیی را نداشت، زیرا او شخصاً یحیی را احترام می‌کرد (هرچند می‌خواست او بمیرد) زیرا یحیی مردی درستکار بود و از گوش دادن به سخنانش لذت می‌برد، و از او می‌ترسید زیرا مردم او را پیامبر می‌دانستند. با این حال، در روز تولدش، ضیافتی برگزار شد و دختر همسرش برای آنها رقصید. او آنقدر از رقص لذت برد که تقریباً هر چیزی را که می‌خواست به او پیشنهاد داد و پس از صحبت با مادرش سر یحیی را روی یک ظرف خواست.

هیرودیس بسیار پریشان شد اما به جلادی دستور داد تا سر یحیی را در زندان از تنش جدا کند و سر او را نزد هیرودیا و دخترش آورد. شاگردان یحیی پس از شنیدن خبر مرگ استادشان، آمدند و جسد را آوردند تا او را به طور شایسته دفن کنند.

زبان‌های اصلی

زبان	واژه اصلی	تلفظ لاتین	معنی واژه	هجی فارسی
عبری	יוחנן המטביל	Yoḥanan ha-Maṭbil	"یحیی تعمیددهنده"	یوحانان همطبیل
آرامی	ܝܘܚܢܢ ܡܥܡܕܢܐ	Yoḥanan Maʻmadanā	"یحیی تعمیددهنده"	یوحانان معمدانا
یونانی	Ἰωάννης ὁ Βαπτιστής	Iōánnēs ho Baptistḗs	"یحیی تعمیدکننده"	یوانیس هو باپتیستیس

آیات مرتبط

• اشعیا فصل ۴۰ آیه ۳

• متی فصل ۳ آیه ۳

• مرقس فصل ۱ آیه ۳

• یوحنا فصل ۱ آیات ۶-۸

• لوقا فصل ۱ آیه ۱۳

• ملاکی فصل ۴ آیه ۵

• متی فصل ۱۴ آیات ۱-۱۲

• مرقس فصل ۶ آیات ۱۴-۲۹